انتقال آب طالقان به تهران؛ جنگ با بیآبی یا کوچ تاریخی؟
محمدصادق معتمدیان، استاندار تهران، از تکمیل عملیات سهمرحلهای انتقال آب طالقان به پایتخت خبر داد؛ طرحی که با آن، سالانه بیش از ۱۶۰ میلیون متر مکعب آب به شبکه تشنهی تهران تزریق میشود.
همزمان، پروژه عظیم دیگری در شرق در حال اجراست: حفر یک تونل ۲۸ کیلومتری برای انتقال حدود ۱۷۰ میلیون متر مکعب آب از سد لار.
به نظر می رسد اینها تلاشها برای دردی است که ریشهدارتر از این حرفهاست؛ چه آنکه مسعود پزشکیان رییس جمهوری ایران نیز پیشتر به آن اذعان کرده و مهرماه امسال گفت که مشکلاتی که اکنون کشور با آن مواجه است، ایجاب میکند که مسیر توسعه را به سمت خلیج فارس هدایت کنیم. اکنون تهران، کرج و قزوین با بحران آب روبهرو هستند و این بحران بهراحتی قابل حل نیست.
این اظهارات پزشکیان به ماجرای طرح و خواسته او برای انتقال پایتخت باز می گردد؛ تهرانی که درست ۲۳۸ سال پیش، آقا محمدخان قاجار آن را یک سکونتگاه آرام در دامنه کوههای البرز دید و به عنوان پایتخت جدید ایران برگزید. آن زمان و حتی سالها پس از آن کسی گمان نمیکرد این انتخاب، روزی به سرآغاز بحرانی تبدیل شود که یک ملت را بر سر دوراهی نگه دارد: ماندن و جنگیدن برای آب، یا ترک کردن آن.
امروز، آن سکونتگاه آرام به یک ابرشهر ۱۰ میلیونی تبدیل شده که به تنهایی نزدیک به یکچهارم منابع آبی ایران را میبلعد. روز گذشته فایننشال تایمز در گزارش درباره بحران آب در تهران نوشت که رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکیان، ناقوس خطر را به صدا درآورده و گفته است که ترک تهران «دیگر یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورت است». او معتقد است چالشهای زیستمحیطی، بهویژه بحران آب و فرونشست زمین، پایتخت را به مرز غیرقابل سکونت بودن رسانده است. این بخش از گزارش فایننشال تایمز به اظهارات مهرماه پزشکیان در سفر به هرمزگان بازمی گردد.
او گفته بود: «تهران توسعهیافته و بیش از حد بارگذاری شده است. ما منابع آب زیرزمینی خود را تخلیه کردهایم، آب را از جاهای دیگر به تهران منتقل میکنیم، اما همچنان با کمبود مواجهایم. چه نوع سیاستی اجازه میدهد توسعه را بدون پایداری محیطزیست دنبال کنیم؟»
در واقع ین قصه دو روایت موازی دارد. در یک سو، نبرد مهندسان با طبیعت برای زنده نگه داشتن پایتخت در جریان است؛ گواه این مدعا اظهارات امروز محمدصادق معتمدیان، استاندار تهران درباره تکمیل عملیات سهمرحلهای انتقال آب طالقان به پایتخت است که در ابتدای گزارش به آن اشاره شد.
در سوی دیگر، روایت یک کوچ بزرگ و تاریخی مطرح میشود. مسعود پزشکیان در سفر به هرمزگان به صراحت اعلام کرد: «تهران، کرج و قزوین با بحران آب روبهرو هستند و این بحران بهراحتی قابل حل نیست. چارهای جز انتقال پایتخت به جنوب نداریم.» او پیشنهاد ساخت پایتختی جدید در نوار ساحلی مکران در خلیج عمان را مطرح کرده است؛ منطقهای کمجمعیت با پتانسیل توسعه و دسترسی به آبهای آزاد.
ایده انتقال پایتخت؛ مخالفان سرسخت
ایدهی انتقال پایتخت، هرچند جسورانه، اما مخالفان سرسختی دارد. علیبیتاللهی، کارشناس حوزه مسکن و شهرسازی، چندی پیش در گفتگو با روزنامه دنیای اقتصاد هشدار داده بود که این کار ممکن است مشکلات تهران را حل نکند و صرفاً تراکم و بحران را به نقطهی دیگری منتقل کند و مشکلات جدیدی بیافریند.
در این میان، موانع دیگری نیز وجود دارد. حسن فرتوسی، دبیرکل کمیسیون ملی ایران برای یونسکو، معتقد است تحریمها مانع بزرگی برای انتقال فناوریهای نوین جهت حل چالشهای زیستمحیطی تهران هستند.
با این همه می توان گفت که تهران امروز بر سر یک دوراهی سرنوشتساز ایستاده است؛ دوراهی که نه تنها سرنوشت تهران، بلکه که مسیر توسعهی ایران را نیز برای دهههای آینده مشخص خواهد کرد.