اژدها در رویای خودکفاییِ نفت
به گزارش زومان، بیست کیلومتر دورتر از بندر شلوغ تیانجین، در میان آبهای دریای بوهای، غولی فلزی از دل آب سر برآورده است. این سازه عظیم که با نام ۱۱-۱ CEPJ شناخته میشود، قلب تپنده میدان نفت و گاز «کائوفیدیان» است. اما این سکوی فراساحلی چیزی فراتر از یک تأسیسات صنعتی است؛ این نماد یک استراتژی چند ده میلیارد دلاری است که چین برای محافظت از خود در برابر بازی قدرت رقبای بینالمللیاش به راه انداخته است.
داستان از یک نگرانی عمیق شروع میشود. چین، هم بزرگترین مصرفکننده و هم بزرگترین واردکننده انرژی در جهان است. این یک نقطه آسیبپذیری بزرگ در دنیایی است که تنشهای ژئوپلیتیکی هر روز چهرهای تازه به خود میگیرند.
براساس گزارش بلومبرگ، با بازگشت چهرههایی مانند دونالد ترامپ که آشکارا از تجارت به عنوان یک سلاح استفاده میکنند، این نگرانی برای پکن به یک اولویت حیاتی تبدیل شده است. فقط همین ماه گذشته بود که واشنگتن دو شرکت بزرگ نفتی روسیه را تحریم کرد و پالایشگاههای چینی، هراسان از تحریمهای ثانویه، مجبور به لغو چند محموله شدند. این تلنگرها کافی بود تا پکن به فکر چارهای اساسی بیفتد.
از سال ۲۰۱۹، همزمان با اوجگیری تنشها، شرکتهای بزرگ انرژی چین، مأموریتی ملی را آغاز کردند. آنها ۴۶۸ میلیارد دلار برای حفاری و اکتشاف هزینه کردند؛ رقمی که حدود یکچهارم بیشتر از هزینههای شش سال پیش از آن است. این سرمایهگذاری عظیم، شرکت پتروچاینا را به بزرگترین سرمایهگذار نفتی جهان در این دوره تبدیل کرد؛ حتی جلوتر از غولهایی مانند آرامکوی سعودی.
چین دردسر جدید شِل و آرامکو
حالا، تولید داخلی انرژی در چین دوباره رو به افزایش است و با تأکید پکن بر خودکفایی، هیچ نشانهای از کند شدن این روند دیده نمیشود.
هوانگ یینگچائو، معاون بخش گاز طبیعی در بازوی بازرگانی پتروچاینا، هفته گذشته در یک کنفرانس، این استراتژی را با یک تشبیه ساده و گویا توضیح داد:
«گاز و LNG مثل آب لولهکشی و آب معدنی هستند. آب لولهکشی ارزانتر، مطمئنتر و از نظر لجستیک سادهتر است. بنابراین ما تولید داخلی را در اولویت قرار میدهیم.»
اما این «آب لولهکشی» ارزان و مطمئن برای چین، به یک سردرد بزرگ و پنهان برای بسیاری از غولهای جهانی نفت و گاز تبدیل شده است. شرکتهایی مانند اکسون، شل، بیپی و آرامکو، سالها کسبوکار خود را بر پایه یک فرض بنیادین بنا کرده بودند: چین موتور سیریناپذیر تقاضای جهانی انرژی است؛کشوری که برای بخش عمده دهه گذشته، بیش از ۶۰ درصد رشد تقاضای جهانی نفت را به تنهایی به دوش میکشید.
برای مثال، شرکت شل، یکی از بزرگترین تأمینکنندگان گاز مایع (LNG) در جهان، میلیاردها دلار روی توسعه ظرفیتهای جدید سرمایهگذاری کرده؛ با این فرض که تقاضای جهانی تا سال ۲۰۴۰ حدود ۶۰ درصد رشد کند و بخش عمده آن از چین بیاید. مدیران آرامکو نیز همچنان باور دارند که تقاضای چین در بلندمدت رو به افزایش خواهد بود؛ حتی اگر اکنون رشد آن کند شده باشد.
وقتی گذشته، راهنمای آینده نیست
اما شاید این بار، تجربه گذشته دیگر راهنمای خوبی برای آینده نباشد. دو روند همزمان در حال وقوع است: از یک سو، تولید داخلی چین با سرعتی خیرهکننده در حال افزایش است و از سوی دیگر، رشد تقاضای این کشور بهدلیل کندی اقتصاد و گسترش خودروهای پاک، رو به کاهش است.
تحلیلگران برنشتاین پیشبینی میکنند که تا پایان این دهه، تولید داخلی گاز چین از رشد تقاضا پیشی بگیرد. این در حالی است که واردات گاز ارزان از طریق خط لوله از روسیه نیز به این معادله اضافه شده و میتواند اشتهای چین را برای واردات گرانقیمت LNG به شدت کاهش دهد.
این تغییرات، نتیجه یک تصمیم سیاسی در بالاترین سطح است. شی جینپینگ در سال ۲۰۱۸ از عبارتی کلیدی استفاده کرد: چین باید «کاسه برنج انرژی» را در دستان خود بگیرد. پیامی روشن به این معنا که تأمین انرژی کشور نباید به دیگران وابسته باشد. از آن زمان تاکنون، تولید نفت چین ۱۳ درصد و تولید گاز آن بیش از ۵۰ درصد افزایش یافته است.
موفقترین بخش این جهش تولید، در آبهای ساحلی چین رقم خورده است. شرکت ملی نفت فراساحلی چین (CNOOC)، توانسته تولید خود را از پایان ۲۰۱۸ تا امسال، نزدیک به ۶۰ درصد افزایش دهد. دریای بوهای، جایی که سکوی کائوفیدیان در آن قرار دارد، اکنون با بیش از ۲۰۰ سکو و ۶۰ میدان فعال، به بزرگترین منطقه تولید نفت چین تبدیل شده است. این سکوها مانند شهرهای صنعتی شناوری هستند که با هزاران متر لوله، جرثقیلهای غولپیکر و تجهیزات پیچیده پردازشی، نبض انرژی چین را در دست گرفتهاند.
چینیها طی سالها همکاری با شرکتهای غربی، نهتنها تکنیکها را فرا گرفتهاند، بلکه در مواردی آنها را بهبود هم دادهاند. برای مثال، زمان انتقال یک میدان از مرحله کشف تا تولید را از سه سال به دو سال کاهش دادهاند؛ فرآیندی که از بسیاری از رقبای بینالمللیشان سریعتر است.
نگاه به آینده نشان میدهد که تولید نفت چین احتمالاً در حدود سطح فعلی باقی خواهد ماند، اما تولید گاز داخلی همچنان ظرفیت رشد قابلتوجهی دارد. این دقیقاً همان چیزی است که پکن میخواهد: امنیت انرژی، خودکفایی و کاهش آسیبپذیری در برابر فشارهای سیاسی خارجی.
همانطور که یک پژوهشگر در دانشگاه کلمبیا جمعبندی میکند: «انرژی هنوز مسئلهی شماره یک امنیت ملی چین است.» و این کشور برای حفاظت از این امنیت، حاضر است تمام قواعد بازی را در بازار جهانی انرژی تغییر دهد.
به نظر شما این استراتژی چین چه تأثیری بر آیندهی بازار انرژی خواهد داشت؟