سهمیه‌ها بازی کنکور را بهم زدند؛ رتبه‌ ۱۰۰هزار در صف بهترین دانشگاه‌ها

شنبه 15 آذر 1404 - 13:30
مطالعه 2 دقیقه
دانشجو
طبق گزارش رسمی وزارت رفاه، سهمیه‌های کنکور که با هدف عدالت آموزشی شکل گرفتند، امروز خود به نمادی از نابرابری و رانت بدل شده‌اند.

به گزارش زومان، تصور کنید ۱۰۰ نفر اول رشته پزشکی از میان سهمیه‌داران انتخاب شوند و فردی با رتبه ۱۰۰ هزار بتواند در بهترین دانشگاه کشور درس بخواند. از این موضوع تکان‌دهنده در سال‌های اخیر خبرهای پر سر و صدایی منتشر شده است؛ خبرهایی که سال گذشته رئیس کمیسیون آموزش مجلس نیز آن‌ها راتایید کرد و زنگ خطر را برای نظام آموزشی به صدا درآورد که قرار بود فرصت‌ها را عادلانه توزیع کند، اما به نظر می‌رسد در حال بازتولید نابرابری است.

آمارها نیز این نگرانی را تایید می‌کنند. در حالی که هدف اولیه سهمیه‌های کنکور، نوعی تبعیض مثبت برای کمک به اقشار محروم بود، امروز شاهدیم که نرخ ورود به دانشگاه در دو دهک پردرآمد جامعه (۵۹.۶ درصد) تقریباً دو برابر دو دهک کم‌درآمد (۳۱.۶ درصد) است. این شکاف عمیق‌تر هم می‌شود؛ ۵۴ درصد از رتبه‌های زیر سه هزار کنکور از دهک‌های نهم و دهم (ثروتمندترین‌ها) و فقط ۷ درصد از دهک‌های اول و دوم (فقیرترین‌ها) هستند. این آمار به وضوح نشان می‌دهد که کنکور بیش از آنکه شایستگی علمی را بسنجد، به آینه‌ای برای بازتاب نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است.

داستان پرماجرای سهمیه‌ها: از عدالت تا رانت

ماجرای سهمیه‌ها از دهه ۱۳۶۰ آغاز شد. طبق گزارش وزارت رفاه، از آن زمان تاکنون بیش از ۳۰ سهمیه مختلف برای ورود به دانشگاه تعریف شده است. در ابتدا، این سهمیه‌ها برای گروه‌های محروم طراحی شدند، اما به تدریج از کارکرد اصلی خود دور شدند و حتی در بعضی موارد با فشار گروه‌های خاص، به ابزاری برای توزیع رانت تبدیل شدند. وزارت رفاه بر لزوم اصلاح فوری این سیستم تاکید کرده است.

برای مثال، در سهمیه مناطق، یک دانش‌آموز مرفه که در منطقه‌ای محروم زندگی می‌کند مشمول سهمیه می‌شود، اما دانش‌آموز فقیری که در تهران یا منطقه‌ای برخوردار ساکن است، از این امتیاز بی‌بهره می‌ماند؛ یک نقص آشکار که هدف اصلی این سیاست را زیر سوال می‌برد.

سهمیه‌ها در جهان: تجربه‌ای موفق یا شکستی دیگر؟

ایران در استفاده از سهمیه‌های آموزشی تنها نیست، اما طبق گزارش وزارت رفاه، نتایج این سیاست در جهان نیز پیچیده و گاه ناامیدکننده بوده است. در آفریقای جنوبی، سهمیه‌های آموزشی تاثیر بسیار محدودی در کاهش شکاف دستمزد یا اشتغال داشته‌اند. در برزیل نیز هرچند درآمد افراد سهمیه‌دار ۱۴ درصد افزایش یافت، اما این اتفاق به قیمت کاهش درآمد فارغ‌التحصیلان غیرسهمیه‌ای تمام شد. در آمریکا هم حذف سهمیه‌های نژادی تغییر چندانی در نرخ فارغ‌التحصیلی مردان سیاه‌پوستان ایجاد نکرد، هرچند به ضرر زنان سیاه‌پوست و لاتین‌تبار تمام شد.

این تجربیات نشان می‌دهد که سهمیه‌ها به تنهایی و بدون هدفگذاری دقیق نمی‌توانند نابرابری‌های ریشه‌دار اجتماعی را درمان کنند و نیازمند بازنگری‌های جدی و هوشمندانه هستند.

نظرات

© 1404 کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب زومان تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.