ایران، میانجی نمیخواهد؛ پیام روشن تهران به آمریکا و اروپا
به گزارش زومان، تصور کنید پلی را با هزار زحمت ساختهاید، اما طرف مقابل به جای عبور، ستونهایش را یکییکی منفجر میکند. حالا همان طرف، آن سوی رودخانه ایستاده و شما را به گفتوگو برای ساختن یک پل جدید دعوت میکند. آیا دوباره به حرفهایش اعتماد میکنید؟ این، استعارهای از وضعیت فعلی دیپلماسی ایران و آمریکاست؛ روایتی که کلمهبهکلمه در صحبتهای سخنگوی جدید وزارت خارجه ایران رمزگشایی میشود.
اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت خارجه، در نشست خبری خود، پرده از دکترین جدید ایران در مواجهه با غرب برداشت؛ دکترین «مذاکره مسلحانه» که پیشتر کدهایش در سخنان عباس عراقچی و سعید خطیبزاده دیده شده بود، حالا به بیانیهای صریح تبدیل شده است.
کُد اول: «آمریکا جایی برای اعتماد باقی نگذاشته است»
این شاید کلیدیترین جمله بقائی بود. عبارتی که یک کیفرخواست تمامعیار علیه عملکرد آمریکا در دهه گذشته است. از خروج یکجانبه از برجام گرفته تا آنچه ایران آن را «حمله به تأسیسات صلحآمیز هستهای» میخواند. این جمله به این معناست که دوران دیپلماسی مبتنی بر «حسن نیت» به پایان رسیده است. از این پس، هر مذاکرهای نه بر مبنای وعدهها، که بر اساس واقعیتهای عینی و تضمینهای محکم شکل خواهد گرفت. این همان منطقی است که پشت مفهوم «مذاکره مسلحانه» قرار دارد: مذاکره از موضع بیاعتمادی کامل.
کُد دوم: «بحث میانجی و میانجیگری، ثانویه است»
وقتی سخنگوی وزارت خارجه، تلاشهای احتمالی برای میانجیگری (از جمله نقش عربستان) را «ثانویه» میخواند، پیام روشنی ارسال میکند: مشکل ایران، نبودِ کانال ارتباطی نیست، بلکه محتوای پیام آمریکاست. او به صراحت میگوید:
نگاه آمریکا به مذاکره بیش از اینکه بر مبنای امر متعارف دیپلماتیک بر اساس داد و ستد باشد بر مبنای دیکته کردن است و تا زمانی که آمریکا روی این رویکرد اصرار داشته باشد مذاکرات معناداری شکل نمیگیرد.
این یعنی ایران دیگر حاضر نیست در زمینی بازی کند که قواعدش را طرف مقابل نوشته است. مشکل، پیک و پیامرسان نیست؛ مشکل، خودِ پیامی است که بوی «دیکته» میدهد.
کُد سوم: «توافق قاهره کانلمیکن تلقی میشود»
این یک اقدام عملی و نمادین برای نشان دادن تغییر رویکرد است. «توافق قاهره» که قرار بود مبنای همکاری جدید ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی است، پس از صدور قطعنامه شورای حکام علیه ایران، از نظر تهران فاقد اعتبار شده است. این یعنی هر اقدام تقابلی، یک «هزینه» مشخص دیپلماتیک خواهد داشت.
ایران با این کار نشان میدهد که دیگر حاضر نیست یکطرفه به تفاهمات پایبند بماند، در حالی که طرف مقابل با فشار سیاسی، مسیر همکاری را تخریب میکند. این یک پیام روشن است: دوران امتیازدهی یکجانبه برای حفظ ظاهر دیپلماسی تمام شده است.
پیام نهایی: بازی با قواعد جدید
مجموع صحبتهای بقائی، تصویری از یک استراتژی جدید را ترسیم میکند: ایران همچنان به NPT و تعامل با آژانس (در چارچوب قانون مجلس) پایبند است، اما دیگر به لبخندها و وعدههای دیپلماتیک دل نمیبندد. «خیانت آمریکا و اروپا به دیپلماسی» ایران را بر آن داشته تا موضعی واقعبینانه و محتاط وارد هر تعاملی شود.
پیام به واشنگتن و پایتختهای اروپایی شفاف است: اگر به دنبال مذاکرهاید، باید بپذیرید که پل اعتماد فروریخته و ساختن یک مسیر جدید، نیازمند مصالحی بسیار محکمتر از حرفهای توخالی است.
تحلیل شما از این رویکرد جدید دیپلماتیک ایران چیست؟