فشار نفتی به پوتین؛ بودجه جنگ به خطر افتاد
به گزارش زومان، در پهنهی اقیانوسهای جهان، یک ماجرا در حال شکلگیری است؛ داستان تانکرهای غولپیکری که پر از «طلای سیاه» روسیه هستند اما مقصدی برای لنگر انداختن ندارند. این کشتیهای سرگردان، نمادی از یک فشار فزاینده بر ماشین جنگی کرملین هستند؛ فشاری که شریانهای حیاتی اقتصاد روسیه را هدف گرفته است.
برای سومین هفتهی متوالی، جریان نفت خام روسیه از بنادرش کاهش یافته و به پایینترین سطح در دو ماه گذشته رسیده است. به گزارش بلومبرگ، این کاهش حجم در کنار افت قیمتها، منابع مالی ولادیمیر پوتین برای تأمین هزینههای جنگ را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. در چهار هفته منتهی به ۹ نوامبر، صادرات روزانه روسیه با کاهشی ۱۳۰ هزار بشکهای به ۳.۴۵ میلیون بشکه در روز رسیده است.
ریشهی این بحران به واشنگتن بازمیشود. ماه گذشته، ایالات متحده دو تولیدکننده بزرگ نفت روسیه، یعنی روسنفت و لوکاویل را تحریم کرد. این اقدام، خریداران آسیایی را که به مشتریان اصلی مسکو تبدیل شده بودند، محتاط کرده است. حالا، یک پدیدهی عجیب در حال وقوع است: حدود ۳۵ درصد از محمولههای نفتی روسیه روی تانکرهایی بارگیری شدهاند که مقصد نهایی خود را اعلام نکردهاند. این «ناوگان شبح» که بیشترشان مسیر کلی کانال سوئز را نشان میدهند، احتمالاً به سمت آسیا در حرکتند، اما خریدار نهایی آنها یک راز باقی مانده است؛ رازی که تا رسیدن به مقصد (سفری یک تا دو ماهه) فاش نخواهد شد.
این عدم قطعیت، مستقیماً به جیب کرملین ضربه میزند. ارزش صادرات نفت مسکو به پایینترین حد خود از ماه آگوست سقوط کرده و دادههای وزارت دارایی روسیه نشان میدهد که درآمد نفتی دولت در ماه اکتبر نزدیک به یکچهارم نسبت به سال گذشته کاهش یافته است. این یعنی دلارهای نفتی کمتری برای تأمین هزینههای جنگ در اوکراین وجود دارد.
در همین حال، حجم نفت انبارشده روی دریا در حال افزایش است. ماجرای تانکر آفرا ماکس آیلانا یک نمونهی بارز است. این کشتی یک هفته در نزدیکی بمبئی منتظر ماند، اما نتوانست محمولهاش را تخلیه کند و حالا راهی چین شده است. در مجموع، بیش از ۳۵۰ میلیون بشکه نفت خام روسیه روی دریا سرگردان است که از ابتدای سپتامبر حدود ۷ درصد رشد داشته است. این نفتها در برزخ تحریمها و ترس خریداران گیر افتادهاند.
از سوی دیگر، مشکلات روسیه تنها به خارج از مرزهایش محدود نمیشود. حملات پهپادی اوکراین به پالایشگاههای داخلی، مانند پالایشگاه ولگوگراد، ظرفیت پالایش این کشور را کاهش داده است. این یعنی نفت خامی که باید در داخل به بنزین و گازوئیل تبدیل میشد، حالا باید به سمت پایانههای صادراتی سرازیر شود و به مشکل نفتهای بیمشتری دامن بزند.
در نهایت، روسیه خود را در میان یک گازانبر اقتصادی میبیند: از یک سو، تحریمهای غربی راه فروش را دشوار کرده و قیمتها را پایین آوردهاند و از سوی دیگر، حملات داخلی، زیرساختهای انرژیاش را آسیبپذیر کرده است. داستان تانکرهای سرگردان، فقط یک گزارش لجستیکی نیست؛ این روایت فشاری است که هر روز بر شریانهای مالی کرملین تنگتر میشود.
به نظر شما این فشار اقتصادی تا چه حد بر تصمیمات آینده کرملین تأثیر خواهد گذاشت؟