نامهای از قم به پزشکیان: حذف بودجه فرهنگ آدرس غلط است
جمعی از پژوهشگران حوزه «اقتصاد اسلامی» در نامهای سرگشاده خطاب به رئیسجمهور، خواستار اصلاح مسیر سیاستگذاری اقتصادی کشور شدهاند؛ نامهای که در ظاهر با دغدغه معیشت مردم و نقد تورم مزمن آغاز میشود، اما در لایههای عمیقتر، بازتابدهنده یک موضعگیری مشخص در منازعه دیرینه اقتصاد سیاسی ایران است.
در صدر امضاکنندگان این نامه، نامهایی چون احمدعلی یوسفی، سیدحسین میرمعزی، سیدمحمدکاظم رجایی و محمدجواد توکلی به چشم میخورد؛ چهرههایی که طی سالهای اخیر در حوزه اقتصاد اسلامی فعال بودهاند و بخش قابل توجهی از فعالیت آموزشی و پژوهشی آنان در مراکز علمی و پژوهشی مستقر در قم متمرکز است. وجه مشترک این حلقه فکری، نقد سیاستهای بازارمحور، مخالفت با شوکدرمانی اقتصادی و تأکید بر نقش فعال دولت در مهار تورم و توزیع عادلانه منابع است؛ نگاهی که اقتصاد را نه صرفاً یک مسئله فنی، بلکه در پیوندی مستقیم با عدالت اجتماعی، فرهنگ و الزامات حکمرانی دینی تعریف میکند.
امضاکنندگان نامه، فشارهای معیشتی و کسری بودجه را نه حاصل ضرورت اصلاحات، بلکه پیامد سیاستهای نادرست ارزی، دلارمحور شدن هزینه تولید و رانتجویی گروههای خاص میدانند. از نگاه آنان، تمرکز بر سیاستهای انقباضی، شوکهای قیمتی و نسخههایی که به نهادهایی مانند صندوق بینالمللی پول نسبت داده میشود، نهتنها مسئله تورم را حل نمیکند، بلکه میتواند به تشدید نارضایتی اجتماعی منجر شود. این گروه، اصلاح سیاست ارزی، مهار رانتهای ارزی و ریالی و پرهیز از آغاز اصلاحات از «سفره مردم» را شرط بازگشت ثبات به اقتصاد معرفی میکند.
در میان محورهای مطرحشده، بخشی از نامه بهطور خاص به بودجه فرهنگ میپردازد. امضاکنندگان، حذف یا کاهش بودجه فرهنگی را «آدرس غلط» میخوانند و با تأکید بر سهم کمتر از دو درصدی فرهنگ در بودجه عمومی، معتقدند تمرکز بر این بخش، انحراف از مسائل اصلی اقتصاد است. این موضع، بهویژه با توجه به آنکه بخش قابل توجهی از امضاکنندگان در مراکز پژوهشی و آموزشی مستقر در قم فعالیت دارند، نشاندهنده پیوند نگاه اقتصادی آنان با قرائتی خاص از نقش فرهنگ در حکمرانی است؛ قرائتی که فرهنگ را نه هزینه، بلکه سرمایهای برای انسجام اجتماعی و پایداری اقتصادی تلقی میکند.
در مجموع، این نامه را میتوان تلاشی برای ترسیم چارچوبی متفاوت از اصلاحات اقتصادی دانست؛ اصلاحاتی که از منظر این طیف، باید همزمان ضد رانت، منتقد شوکدرمانی و محافظ ساختارهای فرهنگی موجود باشد. پیامی که بیش از ارائه راهحلهای اجرایی، خطوط اصلی یک شکاف فکری در اقتصاد ایران را برجسته میکند.