نیاز اورژانسی بانکها به پول؛ ثبت رکورد ۵۰۰ همتی تقاضای نقدینگی
تصور کنید رگهای اقتصاد یک کشور، همین بانکهایش باشند و «پول» هم خونی که در این رگها جریان دارد. حالا چه اتفاقی میافتد اگر این رگها برای زنده ماندن، فریاد «خون» سر دهند و به اندازهی کافی خونی در بدن نباشد؟ این قصه، روایت این روزهای نظام بانکی ماست؛ روایتی از یک تشنگی عمیق برای نقدینگی که میتواند آتشی بزرگتر را شعلهور کند.
دادههای بانک مرکزی که وضعیت سلامت این رگها را نشان میدهد، یک سیگنال هشداردهنده ارسال میکند. بانکها به شدت نیازمند پول هستند و این نیاز در دو بازار اصلی خود را نشان میدهد: بازار باز که درمانگاه هفتگی بانکهاست و بازار شبانه که اورژانس هرروزهی آنها به حساب میآید.
آمارها تکاندهندهاند. در یک ماه اخیر، بانکها دست به دامن بانک مرکزی شده و در بازار باز، تقاضایی به بزرگی ۵۰۰ هزار میلیارد تومان (همت) را هر هفته روی میز گذاشتهاند. این عدد یک رکورد تاریخی است؛ یعنی بانکها هرگز در این حد تشنهی پول نبودهاند. اما بانک مرکزی، که نگران عواقب تزریق بیمحابای پول است، مانند پزشکی محتاط عمل کرده و تنها با نیمی از این نیاز موافقت کرده و حدود ۲۳۰ همت به اقتصاد تزریق کرده است. انگار بیماری که به ۱۰ واحد خون نیاز دارد، فقط ۵ واحد دریافت کند.
اما ماجرا به اینجا ختم نمیشود. در اورژانس روزانه یا همان بازار شبانه هم اوضاع تعریفی ندارد. هر روز، بانکها برای گذراندن امورات خود به چیزی حدود ۶۰ همت پول نیاز دارند. این کسری روزانه هم در نوع خود یک اتفاق مهم است و نشان میدهد که این «بیپولی» یک درد مزمن و جدی است.
فشار بر نبض اقتصاد
وقتی تقاضا برای چیزی زیاد میشود و عرضهی آن کم، قیمتش بالا میرود. این قانون ساده در دنیای پول هم صادق است. قیمت پول، همان «نرخ سود» است. این عطش شدید بانکها باعث شده تا نرخ سود بین بانکی، یعنی هزینهای که بانکها برای قرض گرفتن از یکدیگر میپردازند، به سقف کانال تعیین شده توسط بانک مرکزی برسد و در مرز ۲۴ درصد تقلا کند. این نرخ سود مانند دماسنجی است که تب شدید اقتصاد را نشان میدهد.
اما خطر اصلی کجاست؟ وقتی بانکها نتوانند از بازار بین بانکی پول مورد نیاز خود را تامین کنند، به سراغ آخرین گزینه میروند: اضافه برداشت از حساب خود نزد بانک مرکزی. این کار، در سادهترین تعریف، معادل چاپ پول بدون پشتوانه است. پولی که وارد جامعه میشود، کالا و خدماتی برای آن وجود ندارد و نتیجهای جز تورم و کوچکتر شدن سفرههای ما نخواهد داشت. این کسری نقدینگی، یک موضوع حساس است که ادامهدار بودنش میتواند موتور تورم را دوباره با قدرتی بیشتر روشن کند.