برنج گران میشود؟ / اثر حذف ارز ترجیحی بر سفره مردم
تصور کنید در آبانماه به فروشگاه رفتهاید. قیمت برنج ایرانی را میبینید و یکه میخورید؛ تورم نقطهبهنقطه آن به ۱۶۴ درصد رسیده. در کنارش، برنج خارجی با تورم ۶۳ درصدی، احتمالا گزینه معقولتری به نظر میرسد. این اختلاف ۱۰۰ واحد درصدی، خودش یک داستان کامل است. حالا دولت اعلام کرده که ارز ترجیحی برنج وارداتی را حذف کرده است. اولین چیزی که به ذهن شما میرسد، یک خاطره تکراری است: آیا قرار است دور جدیدی از گرانی شروع شود؟
سابقه حذف ارز ترجیحی برنج
برای جواب دادن به این سوال، باید سوار ماشین زمان شویم و به اردیبهشت ۹۹ برگردیم. آن روزها هم دولت تصمیمی مشابه گرفت. نتیجه چه بود؟ تورم برنج خارجی به ۳۴ درصد رسید. برای پنج ماه متوالی، تورم ماهانه دو رقمی بود. انگار فنر قیمت برنج خارجی در رفته بود.
البته طبیعی هم بود، به هر حال برنج ارز 4200 تومانی میگرفت، هر چند از دل همین ارز ارزان، بیشتر از آنکه تورم کنترل شود، عدهای به نان و آب آنچنانی رسیده بودند. آخرش مشخص نشد که فایده کنترل تورمش بیشتر بود یا ضرر فسادش!
بعد از اینکه شوک قیمت برنج خارجی پس از شش ماه تخلیه شد، نوبت بازیگر دیگر سفره رسید: برنج ایرانی. از اواخر سال ۱۴۰۰، این برنج ایرانی بود که افسار پاره کرد و تورم آن در چند ماه متوالی دورقمی شد. کار به جایی رسید که تورم نقطهبهنقطه برنج ایرانی رکورد ۱۸۰ درصدی را هم ثبت کرد. انگار در این بازار، یک الاکلنگ وجود دارد؛ وقتی قیمت یکی بالا میرود، آن یکی برای مدتی آرام میگیرد و سپس نوبت جهش او فرا میرسد.
چرا برنج خارجی کمیاب بود؟
شاید این بار پایان داستان متفاوت باشد. بیایید به وضعیت فعلی بازار نگاهی دقیقتر بیندازیم. امروز، قیمت متوسط یک کیلو برنج خارجی در بازار حدود ۱۱۳ هزار تومان است، در حالی که برای خرید یک کیلو برنج ایرانی باید بهطور متوسط ۳۳۲ هزار تومان هزینه کنید. این یعنی قیمت برنج خارجی تنها ۳۴ درصد برنج ایرانی است؛ نسبتی که در سالهای اخیر در پایینترین سطح خود قرار دارد. با این حساب، شاید زمان بدی برای این سیاست اصلاحی نباشد.
اینجا یک نکتهی عجیب وجود دارد. فعالان بازار میگویند اگر سیاست ارز ترجیحی واقعاً موفق بود، قیمت برنج پاکستانی (که از گرانترین برنجهای خارجی است) باید حدود ۷۰ هزار تومان میبود، نه ۱۱۳ هزار تومان! پس چه اتفاقی افتاده؟
بسیاری معتقدند سیاست ارز ترجیحی برای برنج، یک سیاست شکستخورده است. چرا؟ چون دولت از یک طرف با ارز ارزان از واردات حمایت میکرد، اما از طرف دیگر با ممنوعیتهای فصلی و دخالت در بازار، واردات را برای تاجر بهصرفه نمیکرد. نتیجه این شد که عرضه برنج خارجی در بازار کم شد و همین کمبود عرضه، قیمتها را بسیار بالاتر از آنچه باید باشد نگه داشت. در واقع، این سیاست قبل از حذف شدنش هم عملاً کارایی خود را از دست داده بود.
برنج داخلی هم ارزان میشود؟
حالا که دولت این ارز را حذف کرده، چه میشود؟ طرفداران این تصمیم، سناریوی متفاوتی را روایت میکنند. آنها میگویند با حذف ارز ترجیحی، واردات برنج دوباره برای واردکننده جذاب و سودآور میشود. این جذابیت، به افزایش واردات و در نتیجه افزایش عرضه برنج خارجی در بازار منجر خواهد شد.
وقتی عرضه یک کالا زیاد شود، دیگر جایی برای جهشهای قیمتی بزرگ باقی نمیماند. بله، ممکن است در کوتاهمدت یک شوک قیمتی مقطعی را تجربه کنیم، اما افزایش عرضه میتواند جلوی تکرار سناریوی سال ۹۹ را بگیرد. این تمام ماجرا نیست. افزایش برنج خارجی در بازار، یک اثر مهم دیگر هم دارد: رقابت را بیشتر میکند.
این یعنی آن دسته از تولیدکنندگان داخلی که برنج را در انبارها احتکار کردهاند تا گرانتر بفروشند، دیگر نمیتوانند به سادگی این کار را انجام دهند. برای رقابت با برنج خارجیِ بیشتر در بازار، مجبور میشوند محصول خود را عرضه کنند. این افزایش عرضه داخلی، میتواند ترمزی بر قیمت سرسامآور برنج ایرانی باشد و شاید حتی آن را کمی پایین بیاورد.
البته همه این سناریوی خوشبینانه یک شرط بزرگ دارد: دولت دیگر در بازار دخالت نکند. اگر قرار باشد دوباره قیمتگذاری دستوری یا محدودیت در عرضه و فروش اعمال شود، تمام این تحلیلها بیاثر خواهد بود. سرنوشت قیمت برنج در سفرهی شما، بیش از هرچیز به تصمیم بعدی سیاستگذار بستگی دارد.
پیشبینی شما چیست؟ حذف ارز ترجیحی به گرانی منجر میشود یا انگیزه احتکار را کاهش میدهد؟