اثر جنگ بر رشد نقدینگی: روزی ۱۶ هزار میلیارد تومان پول از کجا آمد؟
کیف پولتان را باز کنید. نگاهی به اسکناسهای داخل آن بیندازید. شاید امروز تعدادشان با دیروز یکی باشد، اما یک حس درونی به شما میگوید که قدرتشان کمتر شده است. انگار شبانه بخشی از ارزش پول شما کم شده است. این حس، یک توهم نیست؛ یک واقعیت تلخ اقتصادی است که حالا با آمارهای جدید بانک مرکزی، ردپای عاملان آن روشنتر از همیشه شده است.
بعد از مدتی سکوت، بانک مرکزی بالاخره آمار کلهای پولی را منتشر کرد و این اعداد، یک اتفاق عجیب را روایت میکنند. تا مرداد ماه ۱۴۰۴، حجم نقدینگی در اقتصاد ایران از مرز ۱۲ هزار هزار میلیارد تومان (همت) عبور کرده است. این عدد آنقدر بزرگ است که اگر قرار باشد بین ۹۰ میلیون نفر سهم بندی شود، سهم هر ایرانی (حتی نوزاد تازه متولدشده) ۱۳۳ میلیون تومان است.
این میزان تزریق پول اثر خود را هر روز در صف نانوایی، هنگام خرید میوه یا موقع پرداخت اجارهخانه نشان می دهد. چرا که این شاخص را عمده تحلیلگران از مهم ترین شاخص های اثرگذار بر تورم می دانند.
خلق پول با سرعت بالا
بیایید روی دو ماه آخر، یعنی تیر و مرداد، تمرکز کنیم. درست در روزهایی که کشور از تبوتاب تنشهای جنگ ۱۲ روزه خارج میشد، اتفاقات مهمی داشت برای قدرت خرید مردم می افتاد. در این ۶۰ روز، حدود ۹۵۶ هزار میلیارد تومان پول جدید به نقدینگی کل کشور افزوده شده است. برای اینکه عظمت فاجعه را درک کنید، این عدد را تقسیم بر روزهای این دو ماه میکنیم. نتیجه باورنکردنی است: روزی ۱۶ هزار میلیارد تومان پول!
این سرعت خلق پول در روندهای آماری کمسابقه است. رشد ماهانه نقدینگی در تیرماه به ۴.۷ درصد رسید که سومین رکورد در ۱۵ سال گذشته است. این یعنی یک موتور غولپیکر شبانهروز و بدون توقف در حال کار بوده تا این حجم از پول را روانهی جامعه کند؛ پولی که می تواند خیلی چیزها را بیارزش میکند.
متهم ردیف اول: دولت یا بانکها؟
خب، این پول از کجا آمده است؟ چه کسی این ماشین خلق پول را با چنین سرعتی به حرکت درآورده؟ آمارها یک متهم ردیف اول را معرفی میکنند: خالص بدهی دولت به بانکها. در همین دو ماه، دولت برای تأمین مخارج خود، حدود ۲۶۰ هزار میلیارد تومان از بانکها قرض گرفته است؛ یعنی روزی بیش از ۴ هزار و ۳۵۰ میلیارد تومان.
شاید به یاد بیاورید که پیش از این، دولت دلیل نیازهای مالی شدید خود را هزینههای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اعلام کرده بود. اما دادهها داستان دیگری را روایت میکنند. پیشتر دولت حدود ۲۷۰ همت از بانک مرکزی به صورت تنخواه برداشت کرده بود و بررسیها نشان میدهد که ۲۵۰ همت از این مبلغ، در سه ماه اول سال، یعنی قبل از شروع تنشها، اتفاق افتاده است. پس از آن، دولت به جای استقراض مستقیم از بانک مرکزی که حساسیتبرانگیز است، مسیر دیگری را انتخاب کرده: فشار به بانکها و موسسات اعتباری.
مسیر انحرافی خلق پول: یک شعبدهبازی خطرناک
اینجا نقطهی کلیدی ماجراست. دولت به پول نیاز دارد، پس سراغ بانکها میرود و از آنها قرض میکند. اما بانکها هم چنین پول نقدی را در گاوصندوق خود ندارند. راهحل چیست؟ آنها دست به دامن بانک مرکزی میشوند و از طریق «اضافه برداشت»، از بانک مرکزی پول قرض میکنند. بانک مرکزی هم برای پاسخ به نیاز بانکها، پول جدیدی خلق میکند و در اختیارشان قرار میدهد.
این یک بازی سهنفره و یک شعبدهبازی خطرناک است. در روزهایی که در ظاهر، دولت از بانک مرکزی قرض نکرده، اما در عمل، با فشار به بانکها، آنها را مجبور کرده تا نقش واسطه را بازی کنند و در نهایت، این بانک مرکزی است که با روشن کردن موتور چاپ پول، هزینههای دولت را تأمین میکند. نتیجهی نهایی این بازی، چیزی جز افزایش تورم و کوچکتر شدن سفرهی من و شما نیست. آن ۱۶ هزار میلیارد تومانی که هر روز به اقتصاد تزریق شده، همان دزد نامرئی است که ارزش پسانداز شما را میبلعد و قدرت خریدتان را ذرهذره آب میکند.