کسری بودجه ۴ برابر شد؛ نفت، فرشته نجات پزشکیان
داستان از گزارشی شروع شد که دیوان محاسبات کشور به تازگی منتشر کرد. این گزارش نشان میدهد کسری عملیاتی بودجه، یعنی همان مابهالتفاوت درآمدها و هزینههای دولت، ۴ برابر پیش بینی هاشد و به رقم سرسامآور هزار و ۲۵۸ میلیارد تومان رسیده است. این در حالی است که دولت سیزدهم پیشبینی کرده بود این عدد تنها حدود ۲۸۰ هزار میلیارد تومان باشد. این کسری بودجه، متهم ردیف اول تورمهای بالای ۴۰ درصدی است که قدرت خرید همه ما را نشانه گرفته است.
درآمدها نرسید یا هزینهها بالا رفت؟
وقتی با چنین شکاف عمیقی روبرو میشویم، دو سوال اصلی به ذهن میرسد: آیا درآمدهای دولت محقق نشده یا هزینهها از کنترل خارج شدهاند؟ بیایید این معما را قدم به قدم حل کنیم. ابتدا سراغ درآمدها برویم. دولت روی درآمدهای مالیاتی حساب ویژهای باز کرده بود و گزارش سازمان امور مالیاتی نشان میدهد که در این بخش عملکرد بدی نداشته و حدود ۱۲۲۹ هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی کسب کرده است. از طرف دیگر، در بخش مولدسازی و واگذاری داراییها هم نه تنها به هدف خود رسیده، بلکه ۱۳۲ درصد از پیشبینیها را محقق کرده و ۱۲۶ هزار میلیارد تومان به دست آورده است.
با یک حساب سرانگشتی، میتوان گفت حداقل ۸۵ درصد از درآمدهای پیشبینیشده دولت محقق شده است. حتی اگر فرض کنیم ۱۵ درصد باقیمانده (که شامل درآمدهای متفرقه و فروش کالا و خدمات است) به طور کامل از دست رفته باشد، باز هم کل کسری درآمدها به حدود ۲۴۳ هزار میلیارد تومان میرسد. اگر این عدد را به کسری ۲۸۰ همتی که از قبل پیشبینی شده بود اضافه کنیم، به رقمی حدود ۵۲۳ هزار میلیارد تومان میرسیم. اما کسری واقعی ۱۲۵۸ هزار میلیارد تومان است! پس بقیه این شکاف از کجا آمده؟
۴۰ درصد کم براوردی هزینه بودجه؟
اینجاست که پرده از راز اصلی برداشته میشود: هزینههای دولت به شکلی غیرمنتظره و انفجاری بالا رفته است. یک تفریق ساده نشان میدهد که دولت با حداقل ۷۲۳ هزار میلیارد تومان هزینه پیشبینینشده مواجه بوده است. این یعنی دولت در برآورد هزینههایش حدود ۴۰ درصد خطا داشته یا با بحرانی ناگهانی روبرو شده که جیبش را خالی کرده است.
این هزینههای غافلگیرکننده میتوانند از بخشهای مختلفی آمده باشند: جبران خدمت کارکنان، یارانهها، واردات بنزین، کمکهای بلاعوض یا هزینههای رفاه اجتماعی. هرچند گزارش دیوان محاسبات به طور دقیق مشخص نکرده که کدام بخش بیشترین سهم را داشته، اما روشن است که یک جای کار در مدیریت هزینهها به شدت میلنگد.
فرشته نجات از دل زمین جوشید: نفت
حالا سوال نهایی: دولت این چاه ویل را چگونه پر کرد؟ وقتی درآمدها کفاف این همه هزینه را نمیدهد، دولت مجبور است دست به دامن منابع دیگر شود. گزارش دیوان محاسبات میگوید که دولت برای جبران این کسری، به سراغ درآمدهای نفتی، واگذاری داراییهای مالی و برداشت از صندوق توسعه ملی رفته است.
نکته جالب اینجاست که حدود ۳۲ درصد از این کسری مستقیماً با پول نفت پوشانده شده است. از آنجایی که خود صندوق توسعه ملی هم با دلارهای نفتی پر میشود، میتوان گفت سهم واقعی نفت در نجات بودجه بسیار بیشتر از این حرفها بوده و از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان فراتر رفته است. این اتفاقات درست در دورهای رخ داد که دولت چهاردهم به ریاست پزشکیان، به شکلی ناگهانی سکان امور را به دست گرفت. در حقیقت، این بشکههای نفت بودند که در آن شش ماه پرالتهاب، دست دولت جدید را گرفتند و نگذاشتند که میراث هزینههای پیشبینینشده، کشور را با بحران جدیتری مواجه کند.