تانگوی دلار و املاک شمال تهران: همبستگی عجیب ۸۰ درصدی
«قیمت» شخصیت پرماجرای ما، مثل خیلیهای دیگر در این شهر، خیره به صفحه موبایلش بود. نمودار سبز و قرمز دلار، مثل نوار قلب یک بیمار بدحال، بالا و پایین میرفت و اضطراب را به جانش میانداخت. با خودش فکر میکرد آن صد میلیون تومان پساندازش را بالاخره دلار بخرد یا سکه؟ کدام یک میتوانست ارزش این پول رنجکشیده را در برابر تورم حفظ کند؟ غرق در همین افکار بود که صدایی آشنا نامش را خواند. سرش را که بلند کرد، «دارا» را دید؛ دوست دوران دبیرستان که سالها بود از او خبر نداشت. دارا، همانطور که از اسمش پیدا بود، همیشه وضع مالی خوبی داشت و حالا هم از سر و وضعش پیدا بود که روزگار بر وفق مرادش است.
بعد از خوش و بشهای اولیه، قیمت با تعجب دید که دارا هم دارد همان کانال تلگرامی نرخ ارز را روی گوشیاش بالا و پایین میکند. با خنده پرسید: «تو را دیگر چه به قیمت دلار؟ فکر میکردم این دغدغه ما طبقه متوسطیهاست!» دارا پوزخندی زد و داستانش را تعریف کرد؛ داستانی که نشان میداد چگونه دلار، ریسمانی نامرئی است که سرنوشت پسانداز صد میلیونی قیمت را به خانه چند ده میلیاردی دارا گره میزند.
سرگیجه در الهیه: وقتی یک متر خانه نیم میلیارد تومان است!
دارا دنبال خرید خانهای در الهیه بود تا به خانوادهاش نزدیک باشد. عجلهای نداشت و هر چند روز یکبار، قیمتها را در پلتفرمهای آنلاین چک میکرد. اما بازار مسکن الهیه، حتی برای دارا هم سرگیجهآور بود. قیمت هر متر مربع آپارتمان از ۲۰۰ میلیون تومان شروع میشد و در مواردی به ۷۵۰ میلیون تومان هم میرسید. این آشفتگی در یک محله، حیرتانگیز بود. اما شوک اصلی وقتی به او وارد شد که قیمتهای ماه گذشته را با امروز و دیروز مقایسه کرد. میانگین قیمت پیشنهادی هر متر مربع، در عرض کمتر از یک ماه، از حدود ۳۳۰ میلیون تومان به ۳۷۰ میلیون تومان پریده بود؛ یک جهش ۱۲ درصدی در فقط سی روز!
این یعنی برای یک آپارتمان ۱۰۰ متری، باید ۴ میلیارد تومان بیشتر پرداخت میکرد. فقط تفاوت قیمت در یک ماه، معادل پول یک خانه کامل در مناطق پایینتر تهران بود. این اعداد و ارقام، برنامههای دارا را هم به هم ریخته بود.
حرکت شانهبهشانه دلار و املاک لوکس
این تبوتاب بازار مسکن، همزمان با روزهای پرنوسان دلار بود. دارا که به ارتباط این دو شک کرده بود، دست به کار شد و نمودار قیمت مسکن در الهیه را با نمودار نرخ دلار مقایسه کرد. نتیجه شگفتانگیز بود: این دو نمودار، مثل دو قلوهای بههمچسبیده، با همبستگی نزدیک به ۸۰ درصد، شانهبهشانه هم حرکت کرده بودند. هر دو در یک روز به اوج رسیده و در ۲۴ آبان ماه، با هم مسیر نزولی را آغاز کرده بودند.
اینجا بود که داستان قیمت و دارا به هم رسید. یکی برای حفظ ارزش سرمایهای کوچک و دیگری برای خریدی بزرگ، هر دو به یک شاخص نگاه میکردند: دلار. به نظر میرسد فروشندگان املاک لوکس در شمال تهران، دیگر تنها ریال را معیار ارزشگذاری نمیدانند. آنها قیمت ملک خود را با نگاه به نرخ دلار تعیین میکنند، چرا که افزایش قیمت دلار را سیگنالی برای کاهش ارزش پول ملی میبینند و برای در امان ماندن از آن، قیمت پیشنهادی خود را بالا میبرند. گویی در الهیه، برخی خانهها نه با ریال، که با دلار معامله میشوند و اینگونه است که نگرانی یک شهروند طبقه متوسط برای حفظ قدرت خریدش، با سرگیجه یک خریدار میلیاردی در یک نقطه به هم میرسند.