اقتصاد به زبان آدمیزاد چه می گوید؟
فرض کنید صبح بیدار میشوید، قیمت بنزین دو برابر شده، نان کمیاب است و حقوقتان همان است. چه کار میکنید؟ فرار میکنید؟ عصبانی میشوید؟ یا میپرسید چرا؟ اینجاست که الفبای اقتصاد وارد میشود – نه مثل کتاب درسی خشک، بلکه مثل کلیدی که قفلهای ذهنی را باز میکند. همان درس ۱۰۱ معروف که اقتصاددانان با آن دنیا را میخوانند.
چرا این الفبا برای همه لازم است؟
• شما، من، همسایه: میفهمیم چرا تخممرغ گرون میشود و چطور پولمان را از تورم نجات دهیم.
• مدیر، کاسب، کارآفرین: تصمیمهایی میگیریم که جیبمان را پر کند، نه خالی.
• سیاستگذار: بدون این الفبا، کشور میشود کشتی بدون سکان.
اقتصاددانان بزرگ هم از همین حروف شروع میکنند؛ تحلیلهایشان هرچقدر هم پیچیده، باید روی این پایه محکم بنشیند.
در ستون اقتصاد به زبان آدمیزاد، ما همین الفبا را با زبان خودمان روایت میکنیم:
• مثالهایی از کوچه و بازار: چرا اسنپ و تپسی در بعضی زمانها ارزانتر هستند و چرا در زمانهای دیگر گرانتر؟ چرا صف مرغ تشکیل شد؟
• داستانهایی واقعی: از بورس تهران تا یخچال خانهتان.
• منطق ساده، بدون فرمول ترسناک.
از کتابهایی چون اصول علم اقتصاد گریگوری منکیو الهام میگیریم، اما قصه را خودمان میگوییم – کوتاه، شفاف و جذاب.
آمادهاید اقتصاد را مثل یک رمان هیجانانگیز بخوانید؟ با ما بمانید – اینجا قرار است بفهمید پول چطور کار میکند، نه اینکه فقط خرجش کنید.