خبر مهم برای بازار ارز هرات، چرخش تجاری طالبان از پاکستان به ایران
به گزارش زومان، افغانستان در پی بستهشدن متوالی مرزهایش با پاکستان، در حال انتقال بخش قابلتوجهی از تجارت خارجی خود به مسیرهای ایران است؛ تغییری که بر اساس دادههای رسمی، ظرف ششماه گذشته موجب شده تجارت این کشور با ایران از سطح مبادلاتش با پاکستان فراتر رود. این چرخش، هم بازتاب تنش روبهافزایش کابل–اسلامآباد است و هم نشاندهنده نقش بزرگتر ایران در زنجیره ترانزیت منطقه.
با تقویت مسیرهای تجاری افغانستان از طریق ایران، نقطه تعادل بازار ارز هرات نیز میتواند دستخوش تغییر شود. هرات به عقیده معاملهگران میدان بازی بازارساز است؛ جایی که نوسانسازهای منطقهای، صرافیهای بزرگ و بازیگران هماهنگ با سیاستهای ارزی تهران نقش تعیینکننده دارند. هر تغییری که جریان تجارت و نقلوانتقال پول افغانستان را بهسمت ایران هدایت کند، میتواند قدرت مداخله و جهتدهی بازارساز را بیشتر کرده و دامنه نوسانات را محدود یا مدیریتپذیرتر کند.
در چنین شرایطی، رشد تجارت ایران–افغانستان ممکن است حجم دلار در هرات، الگوی معاملاتی صرافیها و حتی کف و سقفهای حمایتی نرخ دلار هرات را تحت تأثیر قرار دهد؛ موضوعی که برای معاملهگران تهران هم معنای مستقیم دارد، چون هر تغییر در این میدان، به سرعت در بازار داخلی بازتاب پیدا میکند.
افول کریدور پاکستان؛ صعود مسیر ایران
مقامات افغان میگویند تکرار بستهشدن مرزها، توقف کامیونها و افزایش هزینههای ترانزیت باعث شده تاجران به مسیر ایران اعتماد بیشتری پیدا کنند.
عبدالسلام جواد آخوندزاده، سخنگوی وزارت صنعت و تجارت افغانستان، در گفتوگو با رویترز اعلام کرد: در شش ماه گذشته، تجارت ما با ایران به ۱.۶ میلیارد دلار رسیده؛ رقمی که بالاتر از ۱.۱ میلیارد دلار مبادلات با پاکستان است.
این تغییر در شرایطی رخ میدهد که بر اساس گزارشهای تجاری بینالمللی، حجم صادرات پاکستان به افغانستان در سال ۲۰۲۴ حدود ۱.۵ میلیارد دلار بوده و تجارت کل دو کشور در سال مالی گذشته به دلیل تنشهای سیاسی از بالای ۲.۸ میلیارد دلار به تقریباً ۱.۱ میلیارد دلار کاهش یافته است.
به بیان دیگر، وابستگی تاریخی افغانستان به بنادر پاکستان در حال تضعیف شدن است.
چابهار؛ محور اصلی چرخش کابل
افغانستان در سالهای اخیر از مسیر چابهار – بندری که با همکاری ایران و هند اداره میشود – استفاده میکرد، اما اکنون این مسیر به نقطه اتکای اصلی تجارت افغانستان تبدیل شده است.
ایران برای جذب بار بیشتر، مجموعهای از مشوقهای لجستیکی ارائه کرده است: 30 درصد تخفیف در تعرفههای بندری، ۷۵درصد کاهش هزینههای انبارداری و ۵۵درصد تخفیف هزینه پهلوگیری.
افغانستان به تاجران سه ماه فرصت داده است تا قراردادهای خود را در پاکستان تسویه کرده و مسیرهای جایگزین را انتخاب کنند. ملا عبدالغنی برادر، معاون نخستوزیر طالبان، پاکستان را متهم کرده که «مسائل تجاری و انسانی را به اهرم فشار سیاسی تبدیل کرده است» و دستور داده واردات داروی پاکستانی به دلیل «کیفیت پایین» متوقف شود.
کریدورهای آسیای مرکزی؛ گزینههای در حال رشد
همزمان با تقویت مسیر ایران، کابل مسیرهای خود از طریق ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان را نیز توسعه داده است.
مقامات افغان میگویند این مسیرها رشد سریعتری نسبت به کریدور پاکستان دارند و هزینههای مرزی کمتر، توافقهای ترانزیتی تازه و ایجاد دفاتر جدید در میلک و زاهدان از دلایل این رشد است.
با وجود این، پاکستان همچنان سریعترین مسیر دسترسی افغانستان به آبهای آزاد به شمار میرود؛ کامیونها ظرف سه روز به بندر کراچی میرسند. صادرات پاکستان به افغانستان نیز همچنان از مرز ۱.۵ میلیارد دلار عبور کرده است.
اسلامآباد بستهشدن مرزها را اقدامی امنیتی برای جلوگیری از رفتوآمد شبهنظامیان میداند، در حالیکه کابل این اتهام را رد میکند.
فرصت ایران؛ بدون اغراق و بدون اطمینان قطعی
چرخش تجاری افغانستان به سوی ایران را میتوان فرصتی بالقوه برای نقشآفرینی بیشتر تهران در زنجیره ترانزیت منطقه دانست.
ایران هماکنون مسیر پایدارتر و از نظر هزینه، رقابتیتر در اختیار افغانستان قرار داده و رشد سریع تجارت دو طرف – که طبق برخی گزارشها در سال ۲۰۲۴ به بیش از ۳ میلیارد دلار رسیده – نشان میدهد ظرفیت افزایش تعاملات وجود دارد.
با این حال، چند نکته اساسی باقی است:
مسیر پاکستان همچنان از نظر زمانی برتری دارد.
صادرات افغانستان به ایران بسیار کوچکتر از واردات آن است و این عدم توازن میتواند پایداری مسیر را محدود کند.
تحقق کامل فرصت برای ایران نیازمند تقویت زیرساختهای مرزی، ارتقای سرعت ترخیص، بهبود ناوگان حملونقل و افزایش ظرفیت راهآهن شرق کشور است.
شرط پایداری اتحاد اقتصادی جمهوری اسلامی و طالبان
افغانستان در حال بازطراحی نقشه تجاری خود است؛ تعادلی تازه که اکنون ایران را در مرکز یکی از مهمترین جابهجاییهای تجاری منطقه قرار داده است.
اما این فرصت تنها زمانی به یک دستاورد پایدار تبدیل میشود که ایران بتواند سرعت، هزینه و ظرفیت مسیر خود را در سطح رقابتی حفظ کند و آن را از یک مسیر جایگزین، به یک مسیر راهبردی و بلندمدت تبدیل کند.