آژیر قرمز برای اقتصاد ایران: اولین رشد منفی در چهار سال گذشته

شنبه 10 آبان 1404 - 16:54
مطالعه 2 دقیقه
رکود اقتصادی
رشد اقتصادی ایران برای نخستین بار بعد از کرونا منفی شد؛ داده های آماری از دو متهم اصلی این رکود پرده برداری می‌کنند.

انگار همین دیروز بود که از تب کرونا خلاص شده بودیم و اقتصاد کشور، نفسی به راحتی می‌کشید. آن روزهای سخت سال ۱۳۹۹ که رشد اقتصادی منفی شده بود، گذشته بود و چرخ‌های اقتصاد، هرچند آرام، اما دوباره به حرکت درآمده بودند. اما بهار ۱۴۰۴ قصه‌ی دیگری برایمان داشت؛ قصه‌ای که بوی آشنای رکود و بیماری می‌داد و خاطرات آن دوران را زنده کرد. اقتصاد ایران دوباره ویروسی شده است.

بر اساس آخرین داده‌های منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، کیک اقتصاد کشور در بهار امسال نه تنها بزرگ‌تر نشده، که ۰.۴ درصد آب رفته است. این یعنی برای اولین بار در چهار سال گذشته، شاهد رشد اقتصادی منفی هستیم. این عدد کوچک، یک زنگ خطر بزرگ است؛ هشداری که می‌گوید حال عمومی اقتصاد خوب نیست و باید نبض آن را در بخش‌های مختلف گرفت تا بفهمیم درد اصلی کجاست.

کشاورزی؛ بیمار همیشگی در بستر خشکسالی

اولین بخشی که حال وخیمی دارد، کشاورزی است. سفره‌ای که همیشه با دسترنج کشاورزان پر بود، حالا با رشد منفی ۲.۷ درصدی کوچک‌تر شده است. این یک اتفاق جدید نیست. سال‌هاست که متخصصان فریاد می‌زنند بحران آب و خشکسالی‌های پیاپی، کشاورزی ایران را به لبه پرتگاه برده است. به جز یک دوره‌ی کوتاه در سال ۱۴۰۳ که این بخش کمی جان گرفت، از سال ۱۴۰۰ به این سو، نمودار رشد کشاورزی عمدتاً قرمز بوده است. زمین تشنه است و این تشنگی، ریشه در تولید و اقتصاد کشور زده است.

صنعت؛ موتوری که خاموش شد

اما خبر نگران‌کننده‌تر، از کار افتادن موتور محرک اقتصاد، یعنی صنعت است. گروه صنایع و معادن با رشد منفی ۰.۵ درصدی مواجه شده، اما اگر عمیق‌تر شویم، حال خود بخش صنعت به مراتب بدتر است: رشد منفی ۱.۷ درصدی که از دوران کرونا تا به امروز بی‌سابقه بوده است. چرا این اتفاق افتاد؟ داستان ترکیبی از چند عامل است: صادرات کم‌رونق فولاد، هزینه‌های سرسام‌آور انرژی و سرمایه‌گذاری ناکافی، یک ضلع ماجراست. ضلع دیگر، قصه‌ی تکراری قطعی برق در فصل گرم است که تولید را در کارگاه‌های کوچک و بزرگ متوقف می‌کند و رونق را از این بخش فراری می‌دهد.

خدمات؛ رشدی که شاید سراب باشد

در میان این همه خبر بد، تنها یک بخش چراغش روشن مانده: خدمات. این بخش با رشد ناچیز ۰.۵ درصدی، به تنهایی بار اقتصاد را به دوش کشیده است. اما ستاره‌ی این بخش، زیرگروه واسطه‌گری‌های مالی، یعنی بانک‌ها و موسسات مالی، بوده که رشدی خیره‌کننده معادل ۱۰.۹ درصد را ثبت کرده است. این رشد از افزایش سود وام‌ها و کارمزدها و رقابت سنگین صندوق‌ها و کارگزاری‌ها برای جذب سرمایه سرچشمه می‌گیرد.

اما آیا باید به این رشد دلخوش بود؟ بسیاری از تحلیلگران معتقدند این یک رونق واقعی نیست. وقتی شکاف بین پولی که بانک‌ها وام می‌دهند و آنچه واقعاً در اقتصاد تولید می‌شود، عمیق‌تر شود، این رشد می‌تواند مانند یک داروی مسکن عمل کند که درد را پنهان می‌کند اما بیماری را درمان نمی‌کند. اگر این وام‌ها به تولید واقعی منجر نشوند، می‌توانند در آینده‌ای نه چندان دور، سایه‌ی رکود را سنگین‌تر و این بیماری اقتصادی را مزمن‌تر کنند.

داغ‌ترین مطالب روز

نظرات