پشت پرده بالا گرفتن تب هوش مصنوعی؛ اشتباهات، هزینهها و حباب تریلیون دلاری
به گزارش زومان، بیایید یک قرار بگذاریم: هوش مصنوعی، درست مثل لولهکشی داخل ساختمان یا نان آووکادو، قرار است دنیا را تسخیر کند. اما اگر انتظار یک خط صاف و صعودی را دارید، سخت در اشتباهید. این داستان سه پرده دارد: یک پرده خوب، یک پرده بد و یک پرده بسیار زشت.
پرده اول: خوب؛ نابغهای که همه را شگفتزده کرد
براساس آنچه وال استریت ژورنال روایت کرده است، هوش مصنوعی به طرز ترسناکی باهوش است. ChatGPT در آزمون SAT در بخش درک مطلب و نگارش، امتیازی کسب میکند که آن را در جایگاه ۹۳ درصد برتر قرار میدهد. این ابزار میتواند از پس آزمونهای وکالت، آزمونهای پزشکی (با دقت ۹۷ درصد) و حتی امتحانات تحلیلگری مالی (CFA) برآید.
تقلب با آن به قدری فراگیر شده که اساتید دانشگاه دوباره به سراغ برگههای امتحانی آبیرنگ قدیمی رفتهاند. این ماجرا نشان میدهد که آینده آموزش، دیگر حفظ کردن مطالب نیست؛ بلکه یادگیری پروژهمحور با کمک دستیاری است که همهچیز را میداند.
در دنیای کسبوکار هم غوغایی برپاست. شرکتها با سرعتی باورنکردنی در حال استخدام هوش مصنوعی برای خدمات مشتریان خود هستند. آمارها نشان میدهد که بین ۳۰ تا ۷۰ درصد از پرسشهای مشتریان به صورت خودکار پاسخ داده میشوند و هزینهها تا ۳۰ درصد کاهش پیدا کرده است.
پرده دوم: بد؛ نابغهای که اشتباه میکند و گران تمام میشود
بله، «توهم» یا Hallucination مشکل بزرگی است. اما بیایید تعارف را کنار بگذاریم و اسم واقعیاش را بگوییم: هوش مصنوعی اشتباه میکند. خطاهای فاحش، اطلاعات نادرست و پاسخهای بیربط. از آنجایی که این مدلها بر اساس آمار کار میکنند، ثبات چندانی در پاسخهایشان وجود ندارد. به همین دلیل است که شرکتها در استفاده از آن برای ارتباط مستقیم با مشتری محتاط هستند؛ یک اشتباه میتواند به اعتبار یک برند آسیب جدی بزند.
در دنیای برنامهنویسی هم وضع بهتر نیست. مارک زاکربرگ، مدیرعامل متا، میگوید هوش مصنوعی آنها در سطح یک «مهندس میانرده» کد مینویسد. اما برنامهنویسان میدانند که کدهای تولید شده توسط هوش مصنوعی پر از باگ است و آنها را به جای کدنویس، به تستکننده کدهای معیوب هوش مصنوعی تبدیل کرده است.
اما مشکل بزرگتر، هزینه سرسامآور این فناوری است. مدلهای زبان بزرگ امروزی با روش «نیروی وحشیانه» (brute-force) آموزش میبینند: هزاران تراشه گرانقیمت انویدیا که به حجم عظیمی از حافظه متصل شدهاند و هر ژول انرژی موجود را میبلعند.
قیمت حافظههای DRAM که معمولاً سالانه ۳۰ درصد کاهش مییافت، برای سال ۲۰۲۵ بین ۱۵ تا ۲۰ درصد افزایش یافته است. این روش پایدار نیست.
پرده سوم: زشت؛ مهمانی پرزرقوبرقی که به زودی تمام میشود
و حالا به بخش زشت ماجرا میرسیم: بازار سهام دیوانهوار عاشق هوش مصنوعی شده است. شرکتها تا سال ۲۰۲۸ برای ساخت دیتاسنترهای هوش مصنوعی بیش از ۱ تریلیون دلار سرمایهگذاری برنامهریزی کردهاند. این رقم بسیار بیشتر از درآمدی است که در کوتاهمدت از این راه به دست میآید. این وضعیت ما را به یاد حبابهای قبلی مثل حباب شرکتهای مخابراتی یا فیبر نوری میاندازد.
جف بزوس، بنیانگذار آمازون، همیشه یادآوری میکند که در اوایل دهه ۲۰۰۰، سهام آمازون از ۱۱۳ دلار به ۶ دلار سقوط کرد، در حالی که شرکت به تمام اهداف مالی خود رسیده بود. این همان مسیر زیگزاگی است، نه یک خط مستقیم رو به بالا. بازارها سهام هوش مصنوعی را بر اساس انتظارات سه تا پنج سال آینده قیمتگذاری کردهاند، اما این پنجره به زودی به ۶ تا ۱۸ ماه کاهش پیدا میکند و آن وقت است که سرمایهگذاران میپرسند: «خب، اخیراً برای من چه کار کردهای؟»
اما این زشتی کوتاهمدت، یک خبر خوب بلندمدت در دل خود دارد. در سیلیکونولی، قیمتها همیشه پایین میآیند. کاهش قیمت هوش مصنوعی، راه را برای کاربردهای جدید و خلاقانهای باز میکند که امروز حتی فکرش را هم نمیکنیم؛ درست همانطور که برای پرینترهای لیزری، دوربینهای دیجیتال و گوشیهای هوشمند اتفاق افتاد. فقط برای این مسیر پر پیچوخم آماده باشید.
شما آینده هوش مصنوعی را چگونه میبینید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.