روزی ۷۰ میلیارد تومان زیان: کارنامه هیئت مدیره موسسه ملل
چه مصرف کننده باشید چه تولیدکننده، این روزها حتما دیده اید که قیمتها مدام در حال افزایش هستند. شاید با خود فکر کنید که این تورم های بالا از کجا می آید؟ شاید باورش سخت باشد، اما بخشی از پاسخ، در موسسهای مالی است که شاید حتی در آن حساب هم نداشته باشید: موسسه اعتباری ملل.
خبر کوتاه و تکاندهنده بود: به گزارش فارس، بانک مرکزی هیئت مدیره موسسه ملل را عزل کرد. این اتفاق در نظام بانکی ایران کمسابقه است و نشان از عمق یک بحران دارد. اما این بحران چگونه شکل گرفت و چطور به جیب میلیونها نفر دستدرازی کرده است؟ برای فهمیدن این قصه، باید زیرو بم صورتهای مالی این موسسه را بیرون بکشیم.
حفرهای به عمق ۴۳ هزار میلیارد تومان
تصور کنید یک کسبوکار دارید که هر روز صبح که کرکره را بالا میدهید، بیش از ۷۰ میلیارد تومان ضرر میکنید. این دقیقا بلایی است که در شش ماه اول امسال بر سر موسسه ملل آمده. زیان انباشته این موسسه در پایان شهریور ماه به رقم سرسامآور ۴۳ هزار و ۵۹۴ میلیارد تومان رسیده است. این عدد ۱۳ هزار میلیارد تومان بیشتر از پایان سال قبل است. این حفره عظیم مالی، یک پیام روشن دارد: موسسه پولی برای انجام تعهداتش ندارد.
اینجاست که پای بانک مرکزی به ماجرا باز میشود. وقتی یک بانک یا موسسه دچار ناترازی شدید میشود، برای پرداخت بدهیها و حقوق کارمندانش به بانک مرکزی روی میآورد و «اضافه برداشت» میکند. اضافه برداشت، نام مودبانه «چاپ پول» است. بانک مرکزی پولی را خلق میکند که هیچ کالا و خدمتی پشتوانه آن نیست و آن را به موسسه بیمار تزریق میکند. این پول تازه، مثل یک ویروس وارد اقتصاد میشود، حجم نقدینگی را بالا میبرد و نتیجه؟ همان چیزی است که در بازار تجربه میکنید: تورم. گرانی مواد اولیه کارگاه، تاوان تصمیمات اشتباهی است که در اتاق هیئت مدیره ملل گرفته شده است.
ترازوی شکسته؛ وقتی سرمایه منفی میشود
اما یکی از مهمترین شاخصهای سلامت یک بانک، نسبت کفایت سرمایه است. این نسبت مثل ستونهای یک ساختمان عمل میکند و نشان میدهد بانک چقدر توانایی مدیریت زیانهای غیرمنتظره را دارد. استاندارد جهانی میگوید این نسبت نباید کمتر از ۸ درصد باشد. اگر منفی شود، یعنی ساختمان نه تنها ستون ندارد، بلکه در یک گودال عمیق قرار گرفته است. نسبت کفایت سرمایه موسسه ملل چقدر بوده؟ منفی ۴۰ درصد!
این عدد فاجعهبار به این معناست که موسسه عملاً روپا نبوده و با سرمایه دیگران (یعنی سپردههای مردم) ادامه حیات داده است، نه با سرمایه سهامدارانش.
وامهای بیبازگشت و هزینههای سرسامآور
ردپای این مدیریت پرریسک را میتوان در آمار تسهیلات «مشکوکالوصول» دید؛ وامهایی که امیدی به بازگشتشان نیست. این رقم در موسسه ملل طی تنها چند ماه، ۷ برابر شده و از حدود ۲,۷۸۴ میلیارد تومان به ۱۸,۶۹۰ میلیارد تومان پریده است. یعنی در حالی که موسسه در حال غرق شدن بوده، عدهای مشغول پارو زدن پول به بیرون بودهاند.
اما داستان وقتی تلختر میشود که به هزینهها نگاه کنیم. در یک سال اخیر، با وجود وضعیت بحرانی، نه تنها ۴۰ کارمند جدید به موسسه اضافه شده، بلکه مجموع هزینههای کارکنان (شامل حقوق، مزایا و پاداش) با جهشی عجیب، ۸۲ درصد افزایش یافته است. هزینه سرانه هر کارمند از ۲۹۳ میلیون تومان در سال به ۵۳۵ میلیون تومان رسیده است. این ارقام در کنار زیانهای هنگفت، تصویری از یک مدیریت ناکارآمد و بیتوجه به منافع سپردهگذاران را ترسیم میکند.
عزل هیئت مدیره توسط بانک مرکزی، به نظر یک جراحی ضروری برای جلوگیری از خونریزی بیشتر بود. اما این داستان یک زنگ خطر است. ناترازی در یک بانک، فقط مشکل سهامداران و مدیران آن نیست؛ بلکه یک مشکل ملی است که از طریق موتور تورم، قدرت خرید همه ما را هدف قرار میدهد. حالا بهتر متوجه میشویم که بخشی از گرانیای که هر روز با آن طرف هستیم، ریشه در تصمیماتی دارد که کیلومترها دورتر، پشت درهای بسته گرفته شده است.