طلا آرامش دلار را باور نکرد؛ نوسان امن بازار ارز در روز دوشنبه
امروز هم مثل خیلی از روزهای دیگر، اولین کاری که بعد از بیدار شدن کردی، چک کردن قیمت دلار بود؛ حدود ۱۱۲ هزار و ۵۰۰ تومان. حدود ۵۰۰ تومان بالاتر از دیروز. انگار غول دلار فعلاً خواب است. اما این خواب چقدر عمیق است؟ این سوالی است که ذهن خیلیها را درگیر کرده، از کاسب بازار گرفته تا کارمندی مثل خودت که مقداری از پساندازش را برای حفظ ارزش به بازار فردوسی برده است.
بیایید امروز قصه دلار را با هم مرور کنیم، نه با زبان پیچیده تحلیلگران، بلکه با زبان آمار و اتفاقات کف بازار؛ زبانی که به ما میگوید پشت این آرامش ظاهری چه خبر است.
وقتی آمار از آرامش میگوید
وقتی مانند یک پزشک، به نبض دلار در چند روز گذشته نگاه میکنیم، یک نکته جالب میبینیم: هیجان بازار به کمترین سطح در شش روز اخیر رسیده است. انحراف معیار، که یک اصطلاح آماری برای سنجش نوسان است، به شکل محسوسی کم شده. این یعنی چه؟ یعنی قیمتها مثل روزهای ملتهب، بالا و پایین نمیپرد. بازار در یک محدوده مشخص حبس شده و معاملهگران با احتیاط قدم برمیدارند.
اگر کمی به عقب برگردیم و پاییز امسال را بررسی کنیم، میبینیم که نقطه تعادل دلار، جایی که بیشترین معاملات در آن انجام شده، مرز ۱۱۰ هزار تومان بوده است. الان ما کمی بالاتر از آن نقطه تعادلی ایستادهایم. علم آمار به زبان ساده میگوید وقتی قیمت از میانگین خودش فاصله میگیرد، اگر خبر خاصی در کار نباشد، تمایل دارد به سمت آن میانگین برگردد. این یعنی یک گرایش بالقوه برای کاهش قیمت وجود دارد، اما فقط در صورتی که اتفاق سیاسی یا اقتصادی جدیدی رخ ندهد.
چشم تهران به هرات و سلیمانیه
بازار ارز تهران تنها نیست. دو بازار دیگر در همسایگی ما، یعنی هرات در افغانستان و سلیمانیه در عراق سایه به سایه تهران حرکت میکنند. خبر خوب این است که امروز هم قیمت دلار در این دو بازار در همان کانال ۱۱۲ هزار تومان باقی مانده است. این موضوع، همراه با آرامش در معاملات فردایی، این احتمال را که فردا با یک جهش ناگهانی قیمت روبرو شویم، ضعیف میکند. البته این به معنی قطعی بودن ثبات نیست، بلکه تنها نشان میدهد که احتمال شوک قیمتی پایین است.
دولت با دلار چه میکند؟
در کنار بازار آزاد، همیشه یک بازیگر قدرتمند دیگر هم وجود دارد: دولت. این روزها شاهد یک اتفاق جالب هستیم. نرخ دلار رسمی که به نرخ فرزین معروف است، با قدمهای بسیار کوچک در حال افزایش است و به حدود ۷۱ هزار و ۵۰۰ تومان رسیده. برخی تحلیلگران معتقدند این یک سیاست برای نزدیک کردن نرخهای رسمی و آزاد و تکنرخی کردن ارز است، اما هنوز فاصله بین این دو به اندازه یک دره است.
بطور کلی دولت با کسری بودجه دست و پنجه نرم میکند. وقتی دولت دلارهای نفتی خود را با قیمت بالاتری در بازار مبادله بفروشد، درآمد ریالی بیشتری کسب میکند و این به کاهش کسری بودجهاش کمک خواهد کرد. این اتفاق میتواند اثر مثبتی بر کنترل تورم داشته باشد. اما از طرف دیگر، همین ترس از تورم و کسری بودجه دولت، مثل یک سایه سنگین روی بازار ارز باقی مانده و انتظارات تورمی را بالا نگه میدارد. شایعاتی مثل احتمال تغییر قیمت بنزین، از دل همین نگرانیها بیرون میآید و معاملهگران را محتاطتر میکند.
طلا، پناهگاه نگرانها
یک نشانه دیگر از حال و هوای واقعی بازار را میتوان در صندوقهای طلا دید. با وجود آرامش نسبی دلار، حجم ورود پول به این صندوقها به شدت افزایش یافته است. این یعنی بسیاری از سرمایهگذاران، با اینکه دلار فعلاً آرام است، انتظار رشد آن را در آینده دارند و برای همین به بازار طلا پناه بردهاند تا از تورم احتمالی در امان بمانند.
در نهایت، قصه امروز دلار، قصه یک آرامش مرموز است. آمارهای کوتاهمدت از ثبات میگویند، اما نگرانیهای عمیق اقتصادی و انتظارات تورمی، هنوز نفس میکشند. دلار در یک محدوده بحرانی ایستاده، و منتظر است ببیند اتفاق بعدی، سیاسی خواهد بود یا اقتصادی. فعلاً همه چیز به «صبر» خلاصه میشود.