تقابل خبرها برنده نداشت؛ دلار پشت مرز ۱۱۲ هزار تومان سنگر گرفت
نرخ امروز دلار «قیمت» را شوکه کرد. «قیمت» ماهها تلاش کرد تا بتواند ۱۰۰ میلیون تومان پسانداز جمع کند تا شاید یک گوشی آیفون جدید بخرد. هم تلفن همراهش را به روز کند و هم به خیال خودش، با تبدیل ریال به یک کالای دلاری، ارزش پولش را در برابر تورم حفظ کند. اما آگهی ها یک واقعیت تلخ داشتند: قیمت آیفون، مثل سایه، قدمبهقدم با قیمت دلار حرکت میکرد.
اینجا بود که «قیمت» فهمید برای خرید یک گوشی، باید به یک تحلیلگر ارز تبدیل شود.
نبض کند بازار در یک روز پرالتهاب
اولین چیزی که «قیمت» دید، دلار امروز، ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۴، با قیمت ۱۱۱ هزار و ۹۰۰ تومان به کار خود پایان داد؛ در یک قدمی کانال ۱۱۲ هزار تومان. هرچند این عدد نسبت به دیروز کمی پایینتر بود، اما همچنان در ارتفاع بالایی پرواز میکرد. فضای بازار عجیب بود؛ یک جور «سکون پرالتهاب». انگار همه نفسشان را در سینه حبس کرده بودند و از هر حرکت اضافهای میترسیدند. نوسان امروز فقط ۴۱۰ تومان بود که در مقایسه با هیجانات ده روز گذشته، رقم ناچیزی به حساب میآمد. حتی تتر هم که معمولاً تبوتاب خودش را دارد، آرام و کمنوسان بود. اما آیا این آرامش، نشانهی خوبی بود؟
نگاهی به گذشته: دلار روی پله چندم ایستاده است؟
«قیمت» برای اینکه تصویر بزرگتری داشته باشد، به چهل روز گذشته نگاه کرد. دادهها به او میگفتند که قیمت امروز، از میانگین و میانه قیمت در این چهل روز بالاتر است. این یعنی تب بازار هنوز بالاست. پرتکرارترین قیمتها در کانال ۱۱۰ هزار تومان ثبت شده بودند و نیمی از روزهای این دوره، دلار حتی زیر ۱۰۸ هزار تومان معامله شده بود. پس قیمت فعلی، یک قیمت بالاست، اما آیا این قله است یا فقط یک استراحتگاه برای صعود بیشتر؟
سیگنالهای متناقض از مرزها و پایتختها
تحلیل«قیمت» به اینجا ختم نشد. او شنیده بود که قیمت دلار تهران، همیشه بین قیمت دلار در هرات و سلیمانیه حرکت میکند. نگاهی به معاملات فردایی این دو بازار انداخت و دید هر دو در کانال ۱۱۱ هزار تومان در حال معامله هستند. این یعنی احتمالاً فردا هم تغییر بزرگی در کار نخواهد بود. اما همزمان، اخبار سیاسی فضا را مهآلودتر میکرد. از یک طرف، وزیر امور خارجه گفته بود ایران دیگر در هیچ سایتی اورانیوم غنیسازی نمیکند؛ خبری که میتوانست به بازار آرامش بدهد. از طرف دیگر، واشنگتنپست نوشته بود ایران در ازای نفت، از چین جنگنده و سامانه موشکی میگیرد؛ خبری که میتوانست آتش معامله گران دلار را تندتر کند. این سیگنالهای متضاد، همان دلیل سکون پرالتهاب بازار بود.
در داخل هم خبرهایی بود. دلار مبادلهای که به دلار فرزین معروف است، باز هم بالا رفته و به ۷۱ هزار و ۳۷۵ تومان رسیده بود. این یعنی فاصلهی دلار رسمی و آزاد کمتر شده است.
در نهایت، «قیمت» با انبوهی از دادهها و تحلیلها، همچنان در نقطهی اول ایستاده بود. او نمیدانست برای خرید آیفونش باید همین امروز اقدام کند یا منتظر بماند. داستان او، داستان همهی ماست؛ داستانی که در آن، تصمیمهای کوچک زندگی مثل خرید یک گوشی، به تحلیلهای پیچیدهی اقتصادی و سیاسی گره میخورد و نشان میدهد که نوسان دلار، تأثیری بسیار فراتر از قیمت کالاهای وارداتی بر جیب و روان ما دارد.