قیمت دلار تا کجا بالا می رود؟
قیمت دلار در ابتدای مهرماه حوالی ۱۰۴ هزار تومان بود؛ اما حالا در هفته اول زمستان، از ۱۴۱ هزار تومان هم عبور کرده است. به بیان ساده، بازار ارز در کمتر از سه ماه با بیش از ۳۵ درصد افزایش قیمت مواجه شده؛ رشدی سریع که دوباره یک سؤال را برای همه ایجاد کرده است: دلار تا کجا قرار است بالا برود؟
زومان برای پاسخ به این پرسش، سراغ چهار چهره رفته که هرکدام از زاویهای متفاوت—از تجربه سیاستگذاری و مدیریت بحران تا تحلیل نظری و شواهد تاریخی—به نوسان ارزی نگاه میکنند.
بازار ارز سقف ندارد، اما بیدرمان هم نیست
احمد عزیزی| معاون ارزی بانک مرکزی در دهه ۷۰: در شرایط نااطمینانی و عدمقطعیت، معمولاً نمیتوان برای قیمتها سقف مشخصی متصور شد. بازاری که با ترس و انتظار منفی حرکت میکند، الزاماً در نقطهای نمیایستد و اتکا به خستگی خودبهخودی بازار قابل اعتماد نیست.
اما این به معنای غیرقابلکنترل بودن وضعیت هم نیست. نتیجه بازار به دو سناریوی متفاوت بستگی دارد. در سناریوی کمریسکتر، سیاستگذار مسیر سیاست ارتباطی خود را اصلاح میکند: واقعیت بازار را انکار نمیکند، وعدههای تکراری و غیرقابل راستیآزمایی نمیدهد و با صداقت با جامعه صحبت میکند. در این حالت، حتی بدون تزریق گسترده ارز، انتظارات مهار میشود و بازار میتواند وارد فاز مکث یا اصلاح شود.
درباره گوینده: احمد عزیزی در مقطعی مسئولیت سیاست ارزی را برعهده گرفت که اقتصاد ایران با بحران بدهی روبهرو بود و نرخ ارز در مدت کوتاهی نزدیک به ۱۰ برابر شده بود. در همان دوره، بانک مرکزی با مدیریت این بحران توانست ثبات را به بازار ارز بازگرداند.
در سناریوی پرریسک، پیامها متناقض میماند و فاصله گفتار و عمل حفظ میشود؛ اعتبار سیاستگذار فرسودهتر میشود، بازیگران غیرحرفهای وارد بازار میشوند و مداخله ارزی فقط زمان میخرد.
بازار هیجانی و سیاستهای نیمهکاره
حسن معتمدی | مدیر ارزی پیشین بانک مرکزی: بازار ارز در شرایط فعلی شبیه یک اسب سرکش شده؛ هیجانی که بیش از واقعیتهای اقتصادی، از ترس و انتظارات تغذیه میکند. تقاضایی که امروز در بازار دیده میشود، تقاضای واقعی نیست و عمده خریدها با هدف حفظ ارزش دارایی و سفتهبازی انجام میشود. این بازار نمیتواند بهطور یکنواخت بتازد؛ خستگی دارد و هیجان فروکش میکند.
درباره گوینده:حسن معتمدی از مدیران ارزی بانک مرکزی در دوره ریاست محسن نوربخش است؛ دورهای که نخستین تجربه موفق تکنرخیسازی ارز پس از انقلاب رقم خورد.
راهحل، تزریق سنگین ارز و طلا نیست؛ این کار فقط مسیر هیجان را کوتاهتر میکند. مهار بازار نیازمند یک چیدمان کلان است: هماهنگی سیاست ارزی با سیاستهای تجاری، قابل پیشبینی شدن واردات و صادرات، حذف سامانههای پرهزینه و چندلایه ارزی و کنار گذاشتن سیاستهای ترجیحی و چندنرخی که سیگنال غلط به بازار میدهند. بدون این چارچوب، مداخله صرفاً زمان میخرد و نوسان بازمیگردد.
گوینده | نوسان قیمت دلار «تا کجا؟» | منطق اصلی تحلیل | شرط مهار یا برگشت |
|---|---|---|---|
احمد عزیزی | در نااطمینانی، سقف مشخصی ندارد | بازارِ مبتنی بر ترس و انتظارات الزاماً در نقطهای نمیایستد | اصلاح سیاست ارتباطی، صداقت با جامعه و بازسازی اعتبار سیاستگذار |
حسن معتمدی | رشد شتابان پایدار نیست | تقاضای فعلی واقعی نیست؛ بازار هیجانی است و «خستگی» دارد | چیدمان کلان: هماهنگی ارزی–تجاری، حذف چندنرخی و سامانههای پرهزینه |
مجید شاکری | تا زمانی که عرضه تغییر نکند، میتواند بالا برود | شباهت رفتاری به ۱۳۹۷؛ بازار کوچک ولی پرنوسان | بازگشت مداخله فعال و بهرسمیت شناختن قیمت بازار آزاد |
تیمور رحمانی | از نظر اسمی سقف ندارد | نرخ ارز «قیمت مطلق» است؛ تابع نقدینگی و بودجه دولت | انضباط مالی و کنترل رشد پول؛ نه صرفاً مداخله ارزی |
چهار روایت از سقف نوسان قیمت دلار در بازار آزاد
درسهای ۱۳۹۷؛ وقتی بازار ارز خالی بود
مجید شاکری | پژوهشگر اقتصادی: آنچه امروز در بازار دیده میشود، شباهت زیادی به شهریور و مهر ۱۳۹۷ دارد؛ دورهای که نرخها با سرعت بالا میرفت اما همزمان خودِ بازار کوچکتر میشد و تقاضای مؤثری وجود نداشت. در آن مقطع، دلار از حدود ۱۳ هزار تومان در میانه شهریور به بیش از ۱۸ هزار تومان در اوایل مهر رسید و حتی اعداد بسیار بالاتر هم مطرح میشد.
با تغییر سمت عرضه و بازگشت مداخله فعال بانک مرکزی—بهرسمیت شناختن قیمت بازار آزاد، مداخله اسکناسی از مسیر صرافیها و آرامسازی بازار حواله—روند معکوس شد و نرخها تا اواخر پاییز به حوالی ۱۰ هزار تومان بازگشت.
درباره گوینده:مجید شاکری پژوهشگر اقتصاد است که در حوزه ارز و تحریمها بهطور مستمر تحلیل میکند و در دوره ریاست عبدالناصر همتی بر بانک مرکزی، عضو کمیته نقدینگی این نهاد بوده است.
این تجربه نشان میدهد وقتی بازار خالی از تقاضای واقعی است، رشد شتابان الزاماً پایدار نیست؛ البته فقط در سناریویی کمریسک که سیاستگذار واقعیت بازار را بپذیرد و مداخلهای متناسب انجام دهد.
قیمت مطلق، قیمت نسبی و نرخ دلار
تیمور رحمانی | اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران: نرخ ارز یک قیمت مطلق است که با ریال سنجیده میشود و برخلاف قیمتهای نسبی، ذاتاً سقف از پیشتعیینشده ندارد؛ نه به این معنا که الزاماً بینهایت بالا میرود، بلکه یعنی اگر شرایط بدتر شود، عدد مشخصی نیست که بازار حتماً همانجا متوقف شود.
درباره گوینده:تیمور رحمانی اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران است که در حوزه سیاستهای پولی و ارزی مطالعات گستردهای دارد و در دوره ریاست عبدالناصر همتی بر بانک مرکزی، سابقه همکاری مشاورهای با این نهاد را داشته است.
در مقابل، قیمتهای نسبی—از جمله نرخ ارز حقیقی—نمیتوانند برای همیشه از روند تاریخی و واقعیتهای اقتصادی فاصله بگیرند. اینکه قیمت مطلق ارز کجا میایستد، به دو عامل بستگی دارد: رشد پول و نقدینگی و وضعیت دخلوخرج دولت. اگر دولت نتواند در آینده مخارج خود را با درآمد پوشش دهد، فشار آن در نهایت در سطح قیمتها تخلیه میشود. بنابراین ترمز پایدار نوسان، بیش از هر چیز به انضباط مالی دولت گره خورده است.
قیمت دلار «عدد مشخص» ندارد، اما «قانون» دارد
کنار هم گذاشتن این چهار دیدگاه نشان میدهد پاسخ به پرسش «دلار تا کجا بالا میرود؟» یک عدد ثابت نیست. در شرایط نااطمینانی، نرخ ارز میتواند از نظر اسمی تا هر سطحی حرکت کند و انتظار توقف خودبهخودی آن، انتظار دقیقی نیست.
با این حال، این به معنای بیقانون بودن بازار هم نیست. مسیر دلار به مجموعهای از شرطها وابسته است: اگر سیاستگذار بتواند اعتبار خود را بازسازی کند، پیامهای متناقض را کنار بگذارد، سیاست ارتباطی شفافی داشته باشد و همزمان انضباط مالی را جدی بگیرد، حتی بدون تزریق گسترده ارز میتوان انتظار مهار هیجان و اصلاح قیمت را داشت.
در مقابل، اگر این متغیرها اصلاح نشوند، مداخلههای مقطعی فقط زمان میخرند و نوسان میتواند به سطوح بالاتر منتقل شود. به بیان ساده، دلار سقف عددی ندارد، اما به اعتماد، سیاست و نحوه مواجهه دولت با واقعیتها حساس است؛ و همین متغیرها تعیین میکنند بازار کجا میایستد و کِی برمیگردد.