سه مظنون اصلی در پرونده گرانی دلار: چه نیرویی قیمت را بالا میبرد؟
چرا دلار آرام و قرار ندارد؟ داستان پیچیدهای است، اما سرنخها را میتوان در سه پروندهی مهم اقتصادی جستجو کرد. سه مظنون اصلی که هر کدام به شیوهای متفاوت، افسار قیمت دلار را در دست گرفته و آن را به سوی قلههای جدید میکشانند.
فرار پول از بانکها: موتور اول
اولین مظنون، شاخصی است که اقتصاددانها به آن «سهم پول از نقدینگی» میگویند، اما ما میتوانیم آن را «پولهای فرار» بنامیم. وقتی مردم حس میکنند ارزش پولشان هر روز کمتر میشود (یعنی انتظارات تورمی بالا میرود)، دیگر پول نقد یا سپرده کوتاهمدت در بانک نگه میدارند. این پولها هر لحظه میتوانند آزاد شوند و از بانک فرار میکنند تا به دنبال یک پناهگاه امن بگردند. یکی از اولین پناهگاهها، دلار است. این افزایش تقاضا، قیمت را بالا میبرد. آمارها هم این داستان را تایید میکنند: همزمان با اینکه حجم پول بیش از ۳۰ درصد رشد کرده و رکورد بالایی داشته است، شاهد رشد نقطه به نقطه ۷۰ درصدی دلار بودهایم.
سایه سنگین تورم: موتور دوم
مظنون دوم، خود تورم است؛ غولی که سایهاش روی تمام بازارها سنگینی میکند. طرفداران این نظریه، یک سوال ساده میپرسند: وقتی قیمت همهچیز بالا میرود، چرا دلار بالا نرود؟ آنها دلار را هم مانند هر کالای دیگری میبینند که در برابر کاهش ارزش ریال، گرانتر میشود. نکته نگرانکننده اینجاست: با ثبت رکوردهای تورم بالای ۴۰ درصد در سالهای اخیر، برخی معتقدند رشد دلار هنوز از تورم عقب است. این یعنی ممکن است دلار برای جبران این فاصله، مسیر صعودی خود را با سرعت بیشتری ادامه دهد.
فنر فشرده نقدینگی: موتور سوم
و اما مظنون سوم، مرموزتر از بقیه است: نقدینگی دلاری. داستان از این قرار است: گاهی اوقات، حجم عظیمی از ریال پشت مرزهای قیمت دلار جمع میشود و دولت یا بانک مرکزی اجازه نمیدهد قیمت دلار بالا برود. این وضعیت مانند آبی است که پشت سد جمع میشود. این فشار تا ابد دوام نمیآورد و بالاخره یک روز این سد شکسته میشود و قیمت دلار جهش میکند، اتفاقی که در سالهای پس از برجام رخ داد.
در آن سال ها نقدینگی به مرز 350 میلیارد دلار رسیده بود. مرزی که به اعتقاد برخی ناشی از سرکوب قیمت دلار بود. همین موضوع در ادامه در سال های بعد دلار را بالا برده و نهایتا به رکوردهای بالایی منجر شد.
هرچند امروز حجم نقدینگی دلاری (حدود ۱۳۰ میلیون دلار) در سطح پایینی قرار دارد، اما تحلیلگران این گروه معتقدند این شاخص در قله مقطعی خود است و همین موضوع میتواند همچنان نرخ رشد دلار را بالاتر از نرخ رشد نقدینگی نگه دارد.
در نهایت، هر سه این نیروها، مانند سه وزنهبردار قدرتمند، در حال زورآزمایی با بازار ارز هستند. هرچند تحلیلگران بر سر اینکه کدام یک وزنهی سنگینتری بلند میکند اختلاف نظر دارند، اما در یک چیز متفقالقول هستند: تا زمانی که پول ملی به طور خودکار و از داخل بیارزش شود، بازار ارز ایران روی آرامش را نخواهد دید.