تسلا در برابر کاخ سفید: جنگ سرد در زنجیره تأمین خودرو!
به گزارش زومان، در دنیایی که خطکشیهای سیاسی، نقشه تجارت جهانی را دوباره ترسیم میکنند، یک غول فناوری تصمیم گرفته تا مسیر خودش را برود. در میانه طوفان تنشهای تجاری میان واشنگتن و پکن، جایی که شرکتها برای انتخاب یک سمت تحت فشار هستند، تسلا با صدایی رسا اعلام میکند که در دنیای کسبوکار، مرزهای جغرافیایی معنایی ندارند؛ آنچه اهمیت دارد، شایستگی است.
این داستان از یک پیام در شبکه اجتماعی چینی Weibo آغاز شد. گریس تائو، یکی از معاونان ارشد تسلا در چین، با کلماتی دقیق و حسابشده، فلسفه این شرکت را در انتخاب شرکای تجاریاش تشریح کرد.
او در حالی این پیام را منتشر کرد که زمزمههایی مبنی بر تلاش خودروسازان آمریکایی برای قطع وابستگی به قطعات چینی به گوش میرسید. گزارشهای رسانههایی چون بلومبرگ، وال استریت ژورنال و رویترز حاکی از آن بود که شرکتهایی نظیر جنرال موتورز در حال بازنگری در زنجیره تأمین خود هستند تا ردپای چین را از محصولاتشان پاک کنند.
اما تسلا راه دیگری را انتخاب کرد. تائو در پیام خود نوشت:
ملیت یک تأمینکننده، معیاری برای حذف آن نیست. ما در تمام پایگاههای تولیدی خود در آمریکا، چین و اروپا، از «استانداردهای سختگیرانه و عینی یکسانی» برای انتخاب شرکا استفاده میکنیم.
او تاکید کرد که تصمیمات خرید تسلا بر اساس چهار ستون اصلی استوار است: کیفیت، هزینه تمامشده، بلوغ فنی و تداوم تأمین بلندمدت. این بیانیه، یک پیام روشن به جهان بود: در امپراتوری ایلان ماسک، مهندسی بر سیاست غلبه دارد.
راز شراکت تسلا با چین
اما آیا جدا شدن از چین به همین سادگی است؟ واقعیت این است که زنجیره تأمین جهانی، شبکهای پیچیده و درهمتنیده است که چین در قلب آن قرار دارد. عملیات تسلا در چین بسیار گسترده است. کارخانه غولپیکر شانگهای نه تنها بزرگترین مرکز تولید این شرکت است، بلکه به عنوان قطب اصلی صادرات به بازارهای آسیا و اروپا نیز عمل میکند.
به گفته تائو، تسلا در حال حاضر با بیش از ۴۰۰ شریک تجاری در چین همکاری میکند و موفق شده بیش از ۶۰ شرکت چینی را به سیستم تدارکات جهانی خود متصل کند؛ حرکتی که به گفته او به این شرکتها کمک میکند تا وارد «صحنه جهانی» شوند.
در نهایت، موضعگیری تسلا بیش از آنکه یک بیانیه تجاری باشد، یک قمار استراتژیک در صفحه شطرنج ژئوپلیتیک است. در حالی که فشارهای سیاسی برای «جداسازی» اقتصادهای بزرگ جهان افزایش مییابد، تسلا با تکیه بر منطق کسبوکار، مسیری مستقل را در پیش گرفته است. این شرکت باور دارد که برای ساخت بهترین خودروهای جهان، باید با بهترین تولیدکنندگان جهان کار کرد، فارغ از اینکه پرچم چه کشوری بر فراز کارخانههایشان در اهتزاز است.
به نظر شما تصمیم تسلا برای حفظ شرکای چینی، یک استراتژی هوشمندانه است یا یک ریسک خطرناک؟