خط و نشان پوتین در کنفرانس خبری پایان سال؛ عواقب مصادره اموال روسیه سنگین است
به گزارش زومان، صحنه برای یک نمایش بزرگ آماده بود. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در کنفرانس مطبوعاتی پایان سال خود، روبروی خبرنگاران و دوربینها ایستاده بود تا روایتی را برای جهان تعریف کند؛ روایتی دوگانه که همزمان شاخهی زیتون صلح را به سمت غرب تکان میداد و هم شمشیر قدرت اقتصادی و نظامی را به رخ میکشید. این یک سخنرانی نبود، بلکه یک بازی شطرنج با کلمات بود که هر حرکتش برای مخاطبی خاص طراحی شده بود: از شهروندان روسی گرفته تا رهبران اروپایی و کاخ سفید.
براساس آنچه رویترز روایت کرده است، پیام اصلی پوتین، آمادگی برای مذاکره بود، اما با شرایطی مشخص. او گفت روسیه همیشه آماده پایان صلحآمیز درگیری بوده و حتی با پیشنهادهای صلح دونالد ترامپ در دیداری در انکوریج «عملاً موافقت کرده است».
با این حال، او بلافاصله توپ را به زمین غرب و اوکراین انداخت و گفت: «ما آماده مذاکره و حلوفصل مسالمتآمیز مناقشه هستیم.» این موضع، در کنار تاکید بر اینکه «ابتکار عمل استراتژیک» در میدان نبرد کاملاً در دست نیروهای روسی است، نشان از یک اعتمادبهنفس بالا دارد؛ ما آماده صلحیم، اما از موضع قدرت.
اقتصاد؛ قلعهای که تسخیر نشد
اما شاید جذابترین بخش داستان پوتین، روایت او از وضعیت اقتصادی روسیه بود. در دنیایی که همه انتظار فروپاشی اقتصاد روسیه زیر بار تحریمها را داشتند، او از آماری رونمایی کرد که تصویر یک «قلعه مقاوم» را به نمایش میگذاشت.
رشد ۱ درصدی تولید ناخالص داخلی که به گفته او «یک اقدام عمدی» برای مهار تورم بوده، نرخ تورم ۵.۷ تا ۵.۸ درصدی تا پایان سال و کسری بودجه ۲.۶ درصدی که قرار است سال آینده به ۱.۶ درصد کاهش یابد. این اعداد، چه دقیق باشند و چه بخشی از یک پروپاگاندای حسابشده، یک پیام روشن دارند: سیاست فشار حداکثری غرب شکست خورده و اقتصاد روسیه نه تنها زنده مانده، بلکه خود را با شرایط جدید وفق داده است.
یکی از تندترین بخشهای سخنرانی او، واکنش به تلاشهای اروپا برای مصادره داراییهای مسدود شده روسیه بود.
او این اقدام را نه دزدی، بلکه یک جنایت آشکار خواند:
سرقت کلمه مناسبی نیست. دزدی تصاحب پنهانی اموال است، اما در مورد ما، آنها سعی میکنند این کار را آشکارا انجام دهند. این یک راهزنی در روز روشن است... عواقب آن میتواند برای راهزنان سنگین باشد.- ولادیمیر پوتین
پوتین هشدار داد که این کار نه تنها به اعتبار منطقه یورو لطمه میزند، بلکه پایههای نظم مالی مدرن جهان را متزلزل میکند. این یک تهدید مستقیم به قلب سیستم مالی غرب بود؛ هشداری مبنی بر اینکه اگر این جعبه پاندورا باز شود، اعتماد جهانی به ارزهایی مانند یورو از بین خواهد رفت و کشورهای دیگر نیز از ذخیره داراییهای خود در اروپا دست خواهند کشید.
ریشهها و تهدیدها: ناتو مقصر همیشگی
پوتین بار دیگر به «علل ریشهای» بحران بازگشت و انگشت اتهام را به سمت ناتو و گسترش آن به شرق نشانه رفت. او غرب را به «فریب» متهم کرد و گفت: «آنها گفتند ناتو حتی یک اینچ به سمت شرق حرکت نخواهد کرد... سیاستمداران غربی با دستان خودشان وضعیت فعلی را ایجاد کردند.»
این روایت قربانیسازی، ستون اصلی سیاست خارجی روسیه است؛ اینکه روسیه نه متجاوز، بلکه مدافعی است که به دلیل نادیده گرفته شدن نگرانیهای امنیتیاش، وادار به اقدام شده است. او با لحنی تمسخرآمیز این ایده را که روسیه قصد حمله به اروپا را دارد، «مزخرف» خواند و تاکید کرد که این غرب است که از طریق اوکراین با روسیه میجنگد.
در نهایت، کنفرانس مطبوعاتی پوتین، ترکیبی استادانه از دیپلماسی و تهدید بود. او از یک سو چراغ سبزهایی برای گفت و گو نشان داد، حتی تا جایی پیش رفت که پیشنهاد داد روسیه میتواند امنیت انتخابات در اوکراین را تضمین کند. از سوی دیگر، با به رخ کشیدن قدرت نظامی و ثبات اقتصادیاش، به غرب یادآوری کرد که روسیه از موضع ضعف مذاکره نخواهد کرد. پیام نهایی او روشن بود: ما آمادهایم، اما دنیا باید بپذیرد که قواعد بازی تغییر کرده و روسیه دیگر حاضر نیست منافعش نادیده گرفته شود.
شما پیامهای پوتین را چگونه تحلیل میکنید؟ آیا این یک پیشنهاد واقعی برای صلح است یا یک مانور سیاسی؟