رمزگشایی از سقوط قیمت نفت؛ چه کسی برنده این بازی است؟
به گزارش زومان، بازار نفت این روزها قصهی عجیبی برای گفتن دارد. در هفتهای که گذشت، آمریکا یک نفتکش را در سواحل ونزوئلا توقیف کرد، اوکراین به یک نفتکش روسی در دریای سیاه حمله کرد و تنشهای ژئوپلیتیکی شعلهورتر از همیشه به نظر میرسید. در یک دنیای عادی، هر کدام از این اتفاقات میتوانست قیمت نفت را به پرواز درآورد.
اما بازار، بیتفاوت و خونسرد، مسیر معکوس را در پیش گرفت و قیمتها کاهش یافتند. این بیاعتنایی به بحران، چند دلیل دارد که قدرتمندترین آن، این است: جهان در نفت غرق شده است!
داستان اصلی سقوط قیمت نفت: مازاد عرضه نه بحران سیاسی
بر اساس گزارش اکسیوس، حقیقت این است که داستان غالب در بازار نفت، نه سیاست، بلکه اقتصاد است.
رشد تولید جهانی از افزایش تقاضا پیشی گرفته و یک مازاد عرضه قابل توجه ایجاد کرده است. در چنین بازاری، حتی توقیف چند نفتکش هم نمیتواند موج بزرگی ایجاد کند.
از سوی دیگر، نقش ونزوئلا در بازار جهانی دیگر مانند گذشته نیست. این کشور پس از سالها تحریم و فرسودگی صنعت نفت، به یک صادرکننده نسبتاً کوچک تبدیل شده است. صادرات روزانه ونزوئلا چیزی بین ۷۰۰ تا ۹۰۰ هزار بشکه است؛ رقمی ناچیز در مقایسه با بیش از ۶ میلیون بشکه صادرات روزانه عربستان یا میلیونها بشکهای که آمریکا روانه بازار میکند.
روانشناسی جدید بازار نفت؛ تهدید کافی نیست...
ذهنیت بازار نیز تغییر کرده است. معاملهگران دیگر با شنیدن صرفِ «ریسک ژئوپلیتیکی» دچار وحشت نمیشوند. آنها به دنبال شواهد واقعی و مستمر از اختلال در عرضه هستند، نه فقط احتمالات مبهم.
نمونهی بارز آن، درگیری تابستان گذشته میان ایران و اسرائیل بود. با وجود تهدیدهای جدی برای بستن مسیرهای دریایی، قیمتها جهش بزرگی نکردند.
بازار یاد گرفته است که بسیاری از این طوفانها در فنجان چای رخ میدهند و برای یک واکنش شدید، باید شاهد یک اختلال واقعی در عرضه باشد.
گریگوری برو تحلیلگر Eurasia Group نگاه دقیقتری به این ماجرا دارد.
نفت ونزوئلا بیشتر با نفتهای تحریمی دیگر مانند روسیه و ایران رقابت میکند. اگر نفت ونزوئلا از بازار حذف شود، بیشترین تأثیر را بر تجارت نفت تحریمشده خواهد گذاشت و اثر آن بر بازار قانونی نفت احتمالاً بسیار کوچک خواهد بود.- گریگوری برو، حلیلگر Eurasia Group
برو حتی اصطلاح جدیدی را برای توصیف این وضعیت ابداع کرده است: «پارادوکس حوثیها». او توضیح میدهد که وقتی بازار به مرور زمان اختلالها (مانند حملات حوثیها در دریای سرخ) را هضم میکند و قیمتها ثابت میمانند، این ثبات به بازیگران دیگر (مانند آمریکا) این جسارت را میدهد که اقدامات بیشتری علیه جریان نفت انجام دهند، چون تصور میکنند این کارها دیگر تأثیر چندانی بر قیمتها نخواهد داشت.
شاید بهترین جمعبندی را تحلیلگران RBC Capital Markets ارائه کرده باشند: «هیچکس پیشبینی نمیکرد با وجود تحریم چهار تولیدکننده بزرگ نفت، حمله مستقیم آمریکا به ایران و افزایش ریسک در آمریکای لاتین، نفت در محدودهی ۵۰ دلاری معامله شود.»
این خلاصهی دنیای جدید نفت است؛ دنیایی که در آن، فراوانی عرضه بر ترس از جنگ غلبه کرده است.
به نظر شما این بیتفاوتی بازار نفت به تنشهای جهانی تا کی ادامه خواهد داشت؟