ساعت صفر در بالتیک؛ 3 کشور برای تهاجم روسیه آماده‌باش شدند

چهارشنبه 19 آذر 1404 - 13:50
مطالعه 4 دقیقه
پناهگاه کشورهای بالتیک
کشورهای بالتیک با ساختن سنگر و آموزش شهروندان، خود را برای تهاجمی احتمالی آماده می‌کنند. اما آیا می‌توانند دیوارهای بی‌اعتمادی داخلی را هم مهار کنند؟

به گزارش زومان، برف سنگینی که اوایل نوامروی «پل دوستی» نشست، هنوز دست‌نخورده است. اینجا مرز استونی و روسیه است؛ جایی که زمانی نماد تجارت و پیوند بود و حالا با موانع بتنی غول‌پیکری به نام «دندان اژدها»، سیم‌خاردار و دروازه‌های فولادی مسدود شده. شهر ناروا، در شمال شرقی استونی، دیگر آن دروازه‌ پرهیاهوی شرق و غرب نیست؛ به نمادی از یک گسست عمیق تبدیل شده. در راهروهای ناتو، از سناریویی به نام «ناروا بعدی» (Narva Next) صحبت می‌شود؛ نقطه‌ای که شاید جنگ بعدی از آنجا شعله‌ور شود.

آنطور که در روایت بلومبرگ آمده است، کشورهای بالتیک – استونی، لتونی و لیتوانی – با بیش از هزار کیلومتر مرز مشترک با روسیه و بلاروس، در حال سنگربندی در جناح شرقی ناتو هستند. با سایه‌ بازگشت احتمالی ترامپ و تردید درباره‌ آینده‌ حمایت‌های آمریکا، این سه کشور به این نتیجه رسیده‌اند که برای بقا، باید خود را به یک دژ مستحکم تبدیل کنند؛ دژی که نه فقط دیوارهای نظامی، که سپرهای روانی، اقتصادی و اجتماعی هم داشته باشد.

درس‌هایی از اوکراین: سنگر به جای خوش‌بینی

هر سه کشور در حال ساخت یک «منطقه حائل» به عمق ۳۰ کیلومتر در امتداد مرزهای خود هستند. این شبکه دفاعی که از سنگرها و موانع ضدتانک تشکیل شده، یک هدف روشن دارد: کُند کردن پیشروی هر نیروی متجاوزی.

آن‌ها از جنگ اوکراین یک درس حیاتی آموخته‌اند: باید در روزهای اول تهاجم آن‌قدر مقاومت کنند که به متحدان ناتو فرصت واکنش بدهند و مهم‌تر از آن، به آنها ثابت کنند که ارزش نجات دادن را دارند.

لیتوانی: آمادگی برای «ساعت صفر»

در لیتوانی، پایتخت، ویلنیوس، تنها ۳۰ کیلومتر با مرز بلاروس فاصله دارد. این نزدیکی، تهدید را به یک واقعیت روزمره تبدیل کرده است. آدنا اوربونایته، یک سرباز ذخیره داوطلب، آخر هفته‌هایش را صرف آموزش بقا به شهروندان عادی می‌کند.

او می‌گوید:

«خیلی‌ها از شرکت در این دوره‌ها می‌ترسند، چون حضور در اینجا به معنای پذیرفتن این واقعیت تلخ است که خطر، واقعی و نزدیک است.»

دولت لیتوانی با یک چالش بزرگ دست‌وپنجه نرم می‌کند: چگونه مردم را هوشیار نگه دارد، بدون آنکه جامعه را با اضطراب فلج کند؟

اینگریدا شیمونیته، نخست‌وزیر سابق، این معضل را این‌طور توصیف می‌کند: «وقتی مردم در یک عصر دل‌انگیز تابستانی در کافه نشسته‌اند، حرف زدن از امنیت بی‌معنی به نظر می‌رسد. اما خطر اینجاست که اگر حرف نزنیم، مردم متوجه تغییر شرایط نمی‌شوند.»

مقامات ویلنیوس حتی طرح تخلیه ۶۰۰ هزار نفر از جمعیت پایتخت را از طریق سه مسیر اصلی آماده کرده‌اند. یکی از این مسیرها به سمت جنوب و «شکاف سوواکی» (Suwałki Gap) می‌رود؛ همان باریکه‌ استراتژیکی که احتمالاً اولین هدف روسیه برای قطع کردن ارتباط بالتیک با لهستان خواهد بود.

لتونی: فرزندان ناتنی در مرز

در لتونی، وضعیت پیچیده‌تر است. در مناطق شرقی مانند شهر دائوگاویلس، جایی که اکثریت جمعیت روس‌زبان هستند، احساس انزوا و نادیده گرفته شدن از سوی دولت مرکزی موج می‌زند. این مناطق که از نظر اقتصادی ضعیف‌ترند، به زمینی حاصلخیز برای تبلیغات روسیه تبدیل شده‌اند.

دولت در حال ساخت خطوط دفاعی است، اما با دیوار بی‌اعتمادی مردم محلی روبرو شده است. شایعات به سرعت پخش می‌شوند؛ مثلاً ویدیویی در تیک‌تاک ادعا می‌کرد مین‌گذاری‌ها باعث مرگ ساکنان شده، در حالی که هنوز حتی یک مین هم کار گذاشته نشده بود. زین لوچمله، یک فعال اجتماعی، می‌گوید:

«مردم اینجا احساس می‌کنند فرزندان ناتنی لتونی هستند. روایت غالب این است که عضویت در اتحادیه اروپا سودی برای ما نداشته است.»

استونی: اضطراب جنگ و هویت شکسته

در استونی، دولت نگران تاثیر روانی «اضطراب جنگ» بر جامعه است؛ اضطرابی که می‌تواند نرخ زاد و ولد را کاهش دهد و به اقتصاد ضربه بزند. جنگ اوکراین باعث شده استونی رویکردی سخت‌گیرانه نسبت به فرهنگ روسی اتخاذ کند؛ از تغییر نام خیابان‌ها تا حذف بناهای یادبود دوران شوروی.

در شهر مرزی ناروا، این اقدامات حس تبعیض را در میان جمعیت روس‌زبان تقویت کرده است. الکسی ایوانوف، روزنامه‌نگار محلی، به مجسمه پوشکین که زیر برف مدفون شده اشاره می‌کند و با تلخی می‌گوید: «آن‌ها حتی پوشکین را هم می‌خواهند از ما بگیرند.»

کارتری رایک، شهردار ناروا، معتقد است بستن مرز فقط یک اقدام فیزیکی نیست. این کار یک «هویت شکسته» برای ساکنان شهر ایجاد کرده است. «ما قبلاً خود را آغاز اروپا می‌دیدیم، اما حالا دیگران ما را یک بن‌بست می‌بینند.»

برای مردمی که در سایه‌ این مرز زندگی می‌کنند، صلح دیگر یک وضعیت طبیعی و تضمین‌شده نیست؛ بلکه یک شرایط مسلحانه و شکننده است که هر لحظه ممکن است فرو بریزد. آنها در حال ساختن دیوارهای فیزیکی هستند، غافل از اینکه دیوارهای بلندتری از ترس و بی‌اعتمادی در درون جوامع‌شان در حال قد کشیدن است.

به نظر شما، بهترین راه برای حفظ صلح در چنین شرایطی چیست؟

نظرات

© 1404 کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب زومان تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.