استراتژی مخفی چین برای سلطه؛ پکن چگونه آینده را فتح میکند؟
به گزارش زومان، شاید پهلو گرفتن کشتی باری چینی «استانبول بریج» در بندر فلیکستاو بریتانیا در ۲۱ مهر ۱۴۰۴ (۱۳ اکتبر ۲۰۲۵) در نگاه اول اتفاقی عادی به نظر برسد. بریتانیا سومین بازار صادراتی چین است و کشتیها همیشه بین دو کشور در رفتوآمدند.
اما نکتهای که این سفر را به یک رویداد تاریخی تبدیل کرد، مسیر حرکت کشتی بود. بر اساس گزارش تحلیلی فانافرز، این نخستین کشتی باری بزرگ چینی بود که مستقیماً از طریق اقیانوس منجمد شمالی به اروپا سفر کرد؛ سفری که تنها ۲۰ روز طول کشید و هفتهها سریعتر از مسیرهای سنتی کانال سوئز بود. پکن این سفر را یک پیشرفت ژئواستراتژیک خواند، اما پیام اصلی، ناگفته باقی ماند: وسعت جاهطلبیهای چین برای تصاحب قلمروهای جدید قدرت جهانی.
تلاشهای پکن در قطب شمال، تنها نوک کوه یخ است. رهبران چین از دهه ۱۹۵۰ درباره رقابت بر سر مرزهای نوین جهان بحث میکردند: دریاهای عمیق، قطبها، فضا و حوزههایی مانند فضای سایبری و نظام مالی بینالمللی. کنترل این حوزهها یعنی کنترل منابع حیاتی، آینده اینترنت و توانایی به چالش کشیدن دلار.
در حالی که تحلیلگران روی تعرفهها و رقابتهای فناوری کوتاهمدت تمرکز کردهاند، پکن بیسروصدا در حال ساختن زیربنایی است که دهههای آینده را شکل میدهد.
این همان رویای شی جینپینگ برای بازگرداندن چین به مرکز صحنه جهانی است. او در سال ۱۳۹۳ (۲۰۱۴) گفته بود:
میتوانیم از همان ابتدا در ساخت این زمینهای بازی نقش بزرگی داشته باشیم تا قوانین بازیهای جدید را خودمان تعیین کنیم.- شی جینپینگ
ماه، مریخ و فراتر از آن: نبرد بر سر فضا
چین و روسیه ایستگاه بینالمللی تحقیقات قمری (ILRS) را به عنوان جایگزینی برای برنامه آرتمیس آمریکا معرفی کردهاند. پیمان آرتمیس که در سال ۲۰۲۰ توسط آمریکا و هفت کشور دیگر بنیانگذاری شد، حالا ۶۰ عضو دارد و اصولی برای اکتشاف مسالمتآمیز فضا تعیین میکند.
یک کارشناس ارشد چینی این پیمان را تلاشی آمریکایی برای «استعمار ماه» خوانده است. با این حال، پروژه چین در جذب شریک چندان موفق نبوده و تنها ۱۱ کشور دیگر را به خود جذب کرده که بسیاری از آنها برنامه فضایی جدی ندارند. جذابیت آرتمیس به دلیل شفافیت، فرصتهای تجاری و علمی و عدم وابستگی به روسیه منزوی است.
با این وجود، چین به پیش میرود. اگر پکن زودتر از آمریکا انسان را به ماه بازگرداند، یک مزیت نمادین قدرتمند به دست میآورد که نفوذش را در شکلدهی به آینده فضا تقویت خواهد کرد.
قدرت سخت، قدرت سایبری: فرمانروایی بر اینترنت
جاهطلبی چین به قلمرو فیزیکی محدود نیست. شی جینپینگ میخواهد پکن بر فضای سایبری نیز حکمرانی کند. طرح جاده ابریشم دیجیتال در سال ۲۰۱۵ باعث شد شرکتهای هواوی و زدتیای نزدیک به ۴۰ درصد از بازار تجهیزات مخابراتی جهان را تصاحب کنند. سیستم ماهوارهای چینی بیدو در بسیاری از نقاط جهان دقیقتر از GPS عمل میکند و فناوری کابلهای زیردریایی چین نیز به سرعت در حال رشد است.
پکن همچنین میخواهد استانداردهای جهانی فناوریهای آینده را تعیین کند. هواوی در سال ۲۰۲۲ به تنهایی بیش از ۵ هزار پیشنهاد استاندارد فناوری ارائه داد. هدف فقط موفقیت تجاری نیست، بلکه ایجاد هنجارهایی است که کنترل دولتی بر اینترنت را ممکن میسازد؛ چیزی شبیه به پیشنهاد New IP برای معماری جدید اینترنت.
یوان علیه دلار: جنگ ارزی در راه است؟
یکی از آخرین ستونهای برتری جهانی آمریکا، نقش محوری دلار در اقتصاد جهان است. چین مصمم است تا استفاده بینالمللی از یوان را گسترش دهد و سلطه دلار را کاهش دهد.
این تلاشها از سال ۲۰۰۹ با آزمایش سیستم تسویه حساب با رنمینبی آغاز شد. سپس چین خطوط سوآپ ارزی با بیش از ۳۰ کشور برقرار کرد و در سال ۲۰۱۵ سیستم پرداخت بینبانکی فرامرزی (CIPS) را به عنوان جایگزینی برای SWIFT راهاندازی کرد که اکنون بیش از ۱۷۰۰ بانک جهانی را به هم متصل میکند.
نتایج این استراتژی بلندمدت آرامآرام نمایان میشود. تا ژوئن ۲۰۲۵، سهم تجارت دوجانبه چین که با یوآن تسویه میشد به نزدیک ۲۹ درصد رسید؛ یک زنگ خطر جدی برای آینده دلار.
بازگشت آمریکا؛ چگونه؟
برای رقابت، آمریکا نیاز دارد توانمندیهای خود را بازسازی و جایگاه خود به عنوان رهبر مسئول جهانی را بازپس گیرد. در حال حاضر، توانمندیهای سخت واشنگتن، از جمله یخشکنهای قطبی، فناوریهای استخراج کف دریا، نوآوریهای مالی، فناوریهای مخابراتی و برنامههای فضایی، یا عقبتر از چین هستند یا به زودی عقب خواهند ماند.
رفتارهای نامنظم ترامپ، مانند جنگ تعرفهای، باعث شتاب در کاهش وابستگی جهانی به دلار شده است. تهدید کشورها فقط باعث متنوع شدن ارزهای آنها میشود. تهدید ترامپ به نادیده گرفتن ممنوعیتهای ISA میتواند به رقابت «به پایین» منجر شود که چین برای پیروزی در آن آمادهتر است.
برای حفظ رهبری جهانی، آمریکا باید ابتکاراتی مانند توافقنامه آرتمیس را دنبال کند: قوانین شفاف، مشارکتی و ظرفیتساز، در حالی که منافع واقعی برای دیگر کشورها فراهم میشود. این نوع ابتکارات بهترین فرصت را برای حفظ نفوذ آمریکا در حوزههای ناشناخته جهانی فراهم میکند.
به نظر شما، آیا چین در رقابت برای تسلط بر آینده موفق خواهد شد؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.