بازتاب دلار 120 تومان در اتاق خبرهای جهان

پنج‌شنبه 13 آذر 1404 - 12:55
مطالعه 3 دقیقه
یک دسته اسکناس دلار در دست یک معامله گر در بازار غیر رسمی تهران
نوسان اخیر دلار در ایران تنها بحث داخلی نماند؛ روایت آن به رسانه‌های جهانی رسید و هرکدام آن را نشانه‌ای از فشار اقتصادی تفسیر کردند.

 نوسان اخیر نرخ دلار در بازار آزاد ایران، در بازتاب اولیه خود محدود به داخل نماند و به سرعت در رسانه‌های بین‌المللی منتشر شد. نام ایران در چندین خروجی خبری معتبر ـ از واشنگتن‌پست و NBC News تا بلومبرگ و روزنامه هندو ـ دیده شد. در اغلب این پوشش‌ها، تغییر نرخ ارز به عنوان نشانه‌ای از فشار اقتصادی و پیامدهای سیاسی–منطقه‌ای معرفی شد.

 تفاوت روایت؛ از نرخ تا تکنیک برجسته‌سازی

 در این گزارش‌ها، رسانه‌های خارجی عمدتاً نرخ را به واحد «یک‌میلیون و دویست هزار ریال برای یک دلار» بازتاب دادند؛ عددی که در زندگی روزمره ایرانی‌ها معادل ۱۲۰ هزار تومان است، اما در فضای بین‌المللی برای انتقال اندازه تغییر به مخاطب خارجی کاربرد دارد. این تفاوت، نه صرفاً اختلاف واحد پول، بلکه تکنیک آشکارسازی اثر نوسان در روایت رسانه‌ای است.

 پوشش چگونه ساخته شد؟ نقش آغازگر AP

 آغاز پوشش گسترده به گزارش آسوشیتدپرس بازمی‌گردد؛ گزارشی که از تهران تهیه شد و سپس مبنای بازنشر در رسانه‌های دیگر قرار گرفت.

این خبرگزاری، ساختار خبر را با عدد آغاز می‌کند، سپس به اثر آن بر قیمت کالاهای اساسی اشاره می‌کند و در ادامه با نقل قول از یک شهروند، بُعد انسانی و ادراکی موضوع را وارد متن می‌کند. این الگوی سه‌سطحی، مدل غالب خبرهای تکرارشده در رسانه‌های دیگر شد.

گزارش یک نوسان به سبکAP

روایت آسوشیتدپرس از سقوط ارزش ریال ایران بر یک خط توضیحی ساده استوار است؛ خطی که برای مخاطب جهانی قابل فهم است: تحریم‌ها به اقتصاد ضربه زده‌اند، ارزش پول ملی افت کرده و زندگی روزمره سخت‌تر شده است.

آسوشیتدپرس از واژگانی مثل یک «اقتصاد بیمار» یا ailing economy ارائه می‌کند؛ اقتصادی که تحت «فشار» یا pressure قرار گرفته است.این واژگان حس یک اقتصاد تحت فشار را منتقل می‌کند بدون آنکه لحن سیاسی یا جهت‌دار به کار ببرد.

در متن، روایت سرد و عددی نیست. آسوشیتدپرس مطابق الگوی ثابت خود، داستان را با حضور یک فرد واقعی انسانی‌تر می‌کند. نقل قول یک مهندس ۵۳ ساله که می‌گوید زندگی برای مردم سخت‌تر شده، تکنیکی است برای ایجاد حس همراهی؛ پیام از زبان یک شاهد بیان می‌شود تا مخاطب با بحران همذات‌پنداری کند.

گزارش سقوط ارزش پول ملی را صرفاً یک مسئله مالی نمی‌بیند. آن را لایه‌دار می‌سازد: در سطح اقتصادی، فشار بر قیمت‌ها و کالاهای ضروری؛ در سطح اجتماعی، نگرانی نسبت به معیشت؛ و در سطح ژئوپلیتیک، اشاره به سایه احتمالی درگیری پس از جنگ دوازده‌روزه اخیر. این ساختار، یک رویداد اقتصادی را به وضعیتی با «افت بی‌سابقه» یا record low و چندوجهی تبدیل می‌کند.

برای تقویت اعتبار روایت، AP منابع خود را روی سه پایه قرار می‌دهد: قیمت قابل مشاهده در بازار، اظهارات رسمی و نقل قول از مردم. این انتخاب باعث می‌شود متن بدون نیاز به تحلیل‌گران تخصصی معتبر به نظر برسد و قابلیت بازنشر پیدا کند.

در ادامه، AP زمینه روایت را به سال ۲۰۱۸ پیوند می‌زند؛ زمانی که آمریکا از توافق هسته‌ای خارج شد. این لنگر تاریخی کمک می‌کند مخاطب جهانی روند شکل‌گیری بحران را به‌صورت پیوسته ببیند و مسئله ایران در چارچوب سیاست خارجی آمریکا قرار گیرد.

مدل AP یک ویژگی دیگر نیز دارد: علت روایت ساده بیان می‌شود اما پیامدها پیچیده معرفی می‌شوند. تحریم‌ها به‌عنوان عامل اصلی معرفی می‌شوند، اما پیامدها از گرانی و فشار زیرساختی تا نگرانی عمومی و سایه تنش سیاسی گسترده‌اند. این مدل علتِ تک‌عاملی و پیامدِ چندوجهی یکی از امضاهای سبکی گزارش‌های AP است.

زبان متن نیز همین سبک را تقویت می‌کند. واژگانی مانند «فشار» (pressure)، «نگرانی» (concern) و «افت بی‌سابقه» (record low) حضور دارند، اما به‌گونه‌ای استفاده شده‌اند که وزن خبری داشته باشند، نه بار سیاسی. بحران در روایت AP نشان داده می‌شود، اما نه با فریاد؛ بلکه با شواهدی که مخاطب خود آن را حس کند.

در این میان، آنچه در روایت AP کمتر دیده می‌شود، بخش قابل‌توجهی از واقعیت داخلی بازار ارز ایران است: چگونگی سیاست‌گذاری ارزی، نقش بانک مرکزی، انتظارات تورمی، نیازهای بودجه‌ای و رفتارهای معاملاتی. روایتی که در آن تحریم، کاهش ارزش پول ملی و سخت‌تر شدن زندگی مردم، سه‌گانه اصلی توضیح‌دهنده هستند.

برجسته سازی علت نوسان از دو نگاه

بازتاب نوسان ارز در رسانه‌های جهانی، بیش از آنکه صرفاً یک انعکاس خبری باشد، یادآور این نکته است که بازار ارز ایران در خلاء عمل نمی‌کند و رفتار آن برای بیرون نیز معنا دارد. اما روایت بیرونی زمانی قابل تفسیر است که کنار واقعیت‌های داخلی گذاشته شود: رسانه‌های خارجی معمولاً علت را در تحریم و سیاست خارجی جست‌وجو می‌کنند، در حالی که در داخل برخی رسانه ها و حتی مقامات بخش بزرگ‌تری از ماجرا در سازوکارهای درون اقتصاد ایران نهفته می دانند از نیازهای بودجه‌ای دولت تا شکل‌گیری انتظارات در بازار و نحوه مداخله سیاست‌گذار.

فهم بازار ارز ایران در همین جا دقیق‌تر می‌شود باید این دو نگاه کنار هم قرار گیرند؛ جایی که نرخ دلار نه فقط عدد، بلکه شاخصی است که از تمامی عوامل موثر می شود برخی دلایل آشکار هستند اما برخی عوامل نهان.

نظرات

© 1404 کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب زومان تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.